ما ۱۵ سال اخیر ور در بطن جریانات دوچرخه کوهستان سپری کردیم...........................

با تمام فزارو نشیب و جریاناتش دقیقا در گیر بودیم.....................

و به غایت می دیدیم که تا حدودای ۲۰۱۰ رشد و تبلور و شکوفایی همه واقعی بود و هر سال واقعا یه تکنولوژی جدید رو می شد و هر سال یه پیشرفت واقعی تو همه جای این صنعت زخ می داد..............

هر سال یه دمپر جدیدی با یه عمل کرد کارا و واقعی................هر سال یه امکان جدیدی که واقعا تو سواریو تو مسیر تاثیر گذار بود.....................


ولی تو ۵ سال اخیر به واقع دیدیم که دیگه پیشرفت ها از سمت کیفی به سمت پُفکی رفت.....................


و سناریویی که تو پست قبلی بهش دپار اشاره شدگی کردیم کلید خورد و استارد خورد.............

و الان دیگه برا ما روشن و مبرهنه که این تعدد استاندارد ها و پیچیده کردن داستان برا چیه.................................

برا اینکه تو این ۱۵ - ۲۰ ساله اخیر دیگه عشاق الچرخ این صنعت رو و این بازار رو راه انداختن......................و زحماتش رو کشیدن.....................درد سر هاش رو پشت سر گذاشتن...............

حالا وخت این هکه صحنه رو خالی کنن برا سرمایه دراان پول پرستی که فقط به فکر فروش بیشتر اند...............................


حالا چجوری ؟؟؟؟



چجوری باید ما عشاق الچرخ هایی که هنوز تو این صنف موندیم از این کار زار بیرون بشیم تا پول پرست هایی که شهوت پول دارند بیان وارد کار شن ؟؟؟؟


خب...............اینجای کار خیلی زیباست...........................و خیلی خَشَنگ..................


خیلی زیبا ما رو بیورن می کنند و خودشوان رو جای ما غالب می کنن......................


اول از همه بگیم که خب چرا می خان اصلا ما رو بیرون کنن........................مگه ما چمونه ؟؟؟؟

اها.........

عشاق الچرخ.................مثلا می گیم.................اگر یه چرخ سورای فالن دوشاخ رو فلان قطعه رو بخاد بخره..............و واقعا لازمش نباشه..............خب به طرف می کن که مثلا بابا جان شما با این چرخی که داری و ایون نوع سواری که می کنی هیمن دوشاخ به نظر ما خوبته.............و نیازی نیست تعویض کنی..................

خب این از نظر / اقتصادی / مردوده......................


چون تو اقتصاد..................اصلا مهم نیست که شما این دوشاخ یا فلان ترمز اصلا به کارت می اد یا نه................

اصلا این پولی که داری خرج می کنیی برات تفاوتی خواهد داشت یا نه.........................

از نظر اقتصادی...........................فقط شم اباید جنس بیشضتری به فروش برسونی تا چرخه اقتصادی بیشتر و شدید تر بچرخه.............................


تا اون سرمایه دارانی که صاحبان سرمایه دوچرخه ایزمی اند................جیب هاشون پر پول تر شه و و شهوت پولیشون ارضا شه.........................

و در سیستم جدید دیگه چرخ سوارانی که واقعا اطلاعات مفید داشته باشند....................واقعا بدونند چه لوازمی به چه دردی می خوره....................به درد این سیستم جدید نمی خورند.................

چون هی تند تند پول خرج ........؟؟؟؟ نمی کنند...........................

سیستم اقتصادی..................یه مشتری ها و مصرف کنده هایی می خاد که فکر نکنند........................بررسی نکنند..........................
فقط خرج کنن.............

زیاد به مخشون فَشار وارد نکنند...............................و به این که عایای این قطعه و این دوچرخه رو بخریم یا نخریم فکر نکنند..........................


خواب باشند کلا بهتره.....................



خواب باشند و زیاد فکر نکنند فقط خرید کنند.........................

نه دوچررخه سواران مطلع و آگاه و نه دوچرخه فروشان و دوچرخه سازان عاشق الجرخ به درد این سیستم نمی خورند............................هیچ کدوم باعث خرید بیشتر نمی شن...................

و سرمایه دارا سرمایه شون سود نمی کنه.............................

باید فروشندگانی وارد کار بشن که فقط هی دوچرخه و قطعات بیشتری هُل بدن تو پاچه چرخ سوارا..................و چرخ سوارانی هم بان تو کار که از چرخ هیچی نتونن سر در بیارن...............

و هی همش فکر کنن که این چرخی که الان دارند خوب نیست......................

آقا حتما ما چون سایز چرخمون ۲۶ است چرخ سواریمون خوب نمی شه....................اره اگه بریم ۲۷,۵ حتما خیلی فرق می کنه.....................

اره.............اصلا ما که نمی توینم تند بریم مسیر رو حتما بخاطر چرخمونه....................



اگر بریم رو ۲۷,۵ اصلا خیلی فرق خواهد کرد...................


توپی عقب رو چی کار کنیم پَ؟؟؟


الان توپی عقبمون چون ۱۳۵ در ۱۰ است بخاظر همینه پس خوب نمی تونیم سر پیچ ها بپیچیم ها.............بگو.....................


اره الان اگه بریم یه توپی بخریم که ۱۴۲ در ۱۲ باشه دیگه یهویی به صورت معجزه آسا از فردا سر پیچ ها خوب می پیچیم........................



و بر این که هر کدوم از این استاندارد ها رو عوض کنید مجبوری کلی پول دچار سُلفیدن بشی........................


سایز چرخ رو بخایی عوض کنی........................ تنه / دوشاخ / طوقه / تایر /


سایز توپی رو بخایی عوض کنی باید بری یه تنه جدیدی بخری................بعد تنه جدیدی که گیر ت میاد اون وقت سایزش فرق یم کنه پس مجبوری بری دوباره همون موارد قبلی رو هم باز عوض کنی..................!!!!!!


و چرخت رو هم می کنی ۲۷,۵ و توپیت رو هم می کنی ۱۴۲ در ۱۲ باز می بینی خوب نمی تونی برونی..........................

و تا اون وخت هم دوباره یه استاندارد های حدیدی در اومده مثل ۲۰۱۶ که قراره سایز کرپی فرمون ها و دوشاخ ها دوباره تغییر کنه...............

اون وخت زمانیه که شما به این نتیجه برسی که خب پس از توپی و چرخ نبود حتما دیگه این دفعه دوشاخ و کرپی فرمون مو عوض کنم دیگه خوب می تونیم برونم.........................

تا اون ها رو هم تست کنی یه چند سالی در گیر خرج کردن پول سر اون ها باشی..............دوباره یه سایز های جدیدی تو طوقه در میاد................!!!!



این داستان را پایانی نیست.................و بی پایانی اش ریزش پول بی پایان است به جیب سرمیاه دارنی که از عشق ما پول دار می شوند و خوداشون تا حالا یه بار هم سوار چرخ نشدن تو زندگی هاشون...................


اما حالا ماهایی که سد راه فروش بیشتر اون هاییم رو چطور بیرون کنند از کار زار ؟؟؟؟

کاری نداره که .....................


نمی تونند مستقیم بیان زوری عشاق الچرخ رو بیرون کنند که....................نمی توند بگن اقا بریم بیرون شم ابه درد اقتصاد و به درد جیب ما نمی خورین که.......................


یه کاری می کنند.............و یه شرایطی بوجود میارن که کسی که عاشق چرخ باشه اصلا نتونه دوام بیاره تو سیستم................................


و خودش اصلا بی خیال بشه بزاره بره................


چی کار می کنند ؟؟؟

ها...........


اقا مثلا یکی که عشق چرخ بود ...............خودش چرخ سوار بود............................می دونست که برو بچه های چرخ سوار چه دهنی ازشون سرویس می شه...........که به بخاطر عشقشون پول جمع کنند و می دونه که این ها بچه پول دار های مرفهی نیستند که این همه پول خرج دوچرخه می کنند...........................

خودش می دونه که بخاطر عشقشونه و به چه بد بختی این پول ها رو جمع می کنند.....................

و فرض مثال اگر فلان دوشاخ به کار فلان شخص نیاد...........و براش مناسب نباشه....................بهش می گن خو اقا این پولی که داری خرج می کنی بی فایده است.....................


و این کار رو می کنه و فروشش کم تر می شه مثلا یه دوشاخ کمتر می فروشه...............ولی قناعت می کنه چون دلش نمی اد یه عشق چرخی دیگه ایی که مثل خودش با زحمت پول جمع می کنه پول هاش هدر بره سر نداشتن اطلاعات.....................

و قناعت می کنه که خو اشکال نداره......... حالا مثلا این توپی رو نفروختیم.......اشکال نداره عوضش بعدا می فروشیم به یه نفر که واقعا به کارش می ادو به دردش می خوره...................

چرا چون این توپی مثلا ۱۳۵ در ۱۰ است...........و حالا آقای X نخره................یه Y ایی پیدا می شه که به کارش بیاد و واقعا به کارش بیاد و بخره....................چرا ؟؟؟

چون یه درصد زیادی از تنه ها سایز توپیشون ۱۳۵ در ۱۰ اند این توپی بالاخره به کار یکی می اد...........................

یعنی هزینه راستگویی......................هزینه درست کار کردن................قناعت کردن بود.....................قناعت می کردی می گفنی جالا امروز جای دو زار اشگال نداره یک رون در اوردیم عوضش شرافتمون رو زیر پا نزاشتیم............و به هم دانهیلیمون دروغ نگفتیم.......................که اون توپی که به کارش نیم اد رو الکی برای اینکه فقط جنسمون فرش بره الکی بهش بگیم برات خوبه...............


حالا همین حین فروشنده هایی هم هستند که قناعت نمی کنند و براشون مهم نیست.............که این قطعه به کار کسی میاد یا نه...........................فقط می خان بفروشند.....................

ولی الان چی شده ؟؟؟؟


هزینه راست گویی رفته بالا................................


هزینه درست کار کردن خیلی زیاد شده و از عهده هر عادم درست کار و راست گویی بر نمی اد........................


الان هزینه راست گویی چیه ؟؟؟ دیگه قناعت نیست..........................الان هزینه درست کار کردن ضرر کردنه......................................


چرا ؟؟؟؟


اون موقع می گفتیم اقا این توپی رو فلان نفر به کارش نمی اد بهش نمی فروشیم اشکال نداره یکیی دیگه میاد اون به کارش میاد می دیم به اون....................


الان ۵ جور سایز توپی مختلف هست.........................این توپی که امروز نتونی بفروشی به مشتری...............معلوم نیست دوباره یه مشتری به تورت بخوره که سایز تنه اش دوباره همین باشه................

چرا ؟؟؟؟


چون الان ۵ جور سایز توپی و ۵ جور سایز تنه مختلف داریم......................

پس این توپی رو اگر امیور نفروشی ممکنه کلا نتونی بفروشی.........چون ممکنه دیگه مشتری که او نسایز توپی بخاد گیرت نیاد و این توپی رو نمی تونی بفروشی...................= ضرر کردی...............


چی شد ؟؟؟؟


یعنی قدیم هزینه درست کاری قناعت بود....................ضرر نمی کردی دیگه............کمتر در می آوردی...................


ولی امروز دیگه اگه بخایین درست کار کنی......................کمتر در اودن نیست.......................ضرر کردنه......................!!!!!


و از یه طرف دیگه تازه.......................از یه طرف دیگه تازه ............!!!!


قدیم شما مثلا اگر با X تومن می تونستی جنس جور باشه.................


الا نباید سرمایه خوابیده ات رو ۳ برابر کنی.......................چراغ ؟؟؟


خو قدیم یه سایز چرخ بود ۲۶........................


الان باید ۳ سایز طوقه ................سه سایز تایر و ۳سایز پره داشته باشی.........................


قدیم دوشاخ ها یا ضامنی بودن یا شفتی که می شد دو نوع.........................


الان ۳ نوع شفت مختلف و دو نوع لوله فمون دوشاخ مختلف داریم که در مجموع میشه ۳ ضرب در دو می شه ۶ نوع دوشاخ مختلف........................که تازه سال دیگه قراره یه سایز لوله فرمون هم + بشه...................

قدیم شما دو تا سیاز توپی داشتی و دو تا سایز توپی تنه..................


الان ۵ سیاز توپی هست و تو توپی تنه ها .......,۲ جور داریم رزوه ایی و پرسی...................از یه لحاظ دیگه ۷۸ میلی متری داریم و ۸۳ میلی و به لحاظ قطر معمولی داریم و BB۳۰ , BB۳۰A و Eccentric

میشه تعداد انواعش ۲ در ۲ در ۴ که کلا یعنی ۱۶ جور مختلف توپی تنه.............!!!!!!!

* حالا یه سری از ای نضرایب تو توپی تنه تولید نمی شن ولی به طور دقیق بخاییم بگیم که چند نوع استاندارد واقعی توپی تنه داریم.................... ۸ نوع مختلف توپی تنه داریم.....................

استاندارد های جدیدی کرپی فرمون رو هم اضافه کنید.................و استاندارد های جدید PLUS چرخ رو هم اضافه کنید.................


شما الان برای اینکه یه مغازه چرخ و لوازم که همه چیش جنسش جور باشه داشته باشین.................باید چیزی ما بین ۲۰۰ الی ۲۵۰ تومن جنس داشته باشی...........................



یعنی ۲۰۰-۲۵۰ تومن سرمایه در گردش................حد اقل................!!!!!

یعنی قدیم شما با یه سرمایه اندگی می تونستی جنس مغازت جور باشه....................و خیالت هم راحت باشه که لازم نیست دروغ بگی...................


یعنی اگر خودت عادمی بودی که نمی خوساتی دروغ بگی........................// می تونستی دروغ نگی. // و هزینه اش برات فقط فروش کمتر کردن بود که اگر عادم قانعی بودی حل می شد می رفت...............

ولی الان شما اگر بخایی راست بگی و سر کسی رو گول نمالی وراستش رو بگی که کدو مقطعه به درد کی می خوره و کدوم به درد کی نمی خوره....................مجربوی ضرر کنی و یه سری اجناست دستت باد کنه.........................

و می بینی که تازه برا این که بتونی کار کنی باید هزار و یک جور طوقه و تایرو پره و پرپی و دوشاخ و تنه و طبق داشته باشی................................

و خوب بعد کسی که مثلا بخاد ۲۵۰ میلون تومن پول بخوابونه تو مغازه دوچرخه که دیگه عشق چرخ نیست که.....................

چرا ؟؟؟؟


چون می دونه باید از ۲۵۰ تومن مثلا حد اقل ماهی ۸ -۹ میلوین باید در آمد داشته باشه.......................و وختی پای این کمیت ها و / باید / ها میاد وسط............چی می شه ؟؟؟؟

خب دیگه...............این جنس به درد اون نمی خوره و این قطعه به کار فلانی نمی اد دیگه معنا پیدا نمی کنه..........................


همه قطعات و همه اجناس باید به هر زور و ضربی شده فروش برن............................

دیگه مهم نیست به درد طرف بخوره یا نخوره........................../ باید / فروش بره............

این جاست که شما اگر یک / عشاق الچرخی / باشی که به کرم چرخ و به عشقت باقی مونده باشی تو این کار.................

می بینی که دیگه یه مغازه عشقی و کوچیک دیگه موندگار نیست..........................



اگر تا حالا به قناعت و به صافو عشق مونده بود..............................الان دیگه ضرره.................

و به عینه می بینی که کسی بهت نگفته ............جمع کن...................کسی هم به زور بیرونت نمی کنه...........................


ولی خیلی راحت می بینی که یه عده یه کار هایی می کنند و یه شرایطی بوجود میارن که اصلا نتونی بمونی...............................

و اگر یه شرایطی بوجود میارن که اونهایی موندگار باشند که بتونند خوب دروغ بگن و هر چی بود فشار بدن به پاچه ملت بره.............................

یعنی رمز موندگاری / فِشار / است...................بر خلاف تمام فَشار ها و فُشار هایی که تو تحمل کردی در این وادی..........................اخل فِشار می اد گردونه رقابت رو از شما می قابند...............

حالا در ای نبرحه خیلی از دوستان که کاسبان عشقی چرخ اند همه دارند می بینند که اوضاع خیلی خراب شده براشون........................

ولی کمتر دقت می کنند ببیند داره چه اتفاقی می افته...............................

اینمه که شم ایم بینی خوب................برای باقی موندن باید حد اقل مثلا ۲۰۰ تومن جنس داشته باشی...................بعد برای نگه داری اون هم هجس یه مغازه بزرگ هم می خایی................


و با این همه هزینه کردنو با این اوضاضع مسخره بازی استاندارد های جدید که نمی شه درست کار کرد......................................


اینه که می بینی مثلا اگر اون قمدار سرمایه رو نداشته باشی که معمولا عشاق الچرخ ندارند........!!!! که خوب مشخصه.................سناروی چیه.................باید بی خیال شی..............



که تازه چی بشینی برا این ملت شَفَنگ الهویه توضیح بدی که بابا به خدا این استاندارد ها چرت و پرت است و بخاطر فروش بیشتره فقط..................

حالا کیه که تو رو باور کنه ؟؟؟؟

شما رو یک اُمُّل عقب فِتادهِ قدیمی هستی که از تکنولوژی حیدید هی چی نمی فهمی.......................



والا با اون نونات.............تو چه می فهمی..................چرخ ۲۸,۲۵ اینچی چه فرقی با ۲۸.۷۵ می کنه..............پیر مرد خِرِفتِ قدیمی......................می گه زمان ما یه ۲۶ بود خیلی هم خوب بود...............هیش مشکلی هم نداشت.................

اینجاست که شما می بینی که / کسبو کار های کوچک / دیگه جایی ندارند.....................

و به ایزمی که ما اسمش رو گذاشتیم / Walmartism / ایمان راسخ می اری............................




که دیگه در اون سیستُن.........................

کلا افراد به دو گروه تقسیم می شن...................,۱% و شاید هم کمتر سرمایه داران گلفت................................

۹۹% عموم ملت.................


و این ۹۹% کسی نمی تونه برا خودش کسبو کار منصفانه و کوچکی داشته باشه.................



یا شما جزو ۱ % تیلیاردر هستی.............که صفر های حساب بانکیت تو هارد کامپیوتر بانک جا نمی شه.............................

یا شما ۹۹ % هیتی که شرایط به نحوی شده که شما نمی تونی برا خودت کسب و کارت شخصی داشته باشی...........................


می ری در یکی از همین شرکت ها مشغول به کار می شی........................

و وختی شما رفتی اونجا بر کسی دیگه کار کنی..................دیگه از خودت هِش اختیاری نداری.................




مثلا بری تو فلان شرکت به عنوان فروشنده...............


شما از خودت اختیار این رو نداری که به مشتری بگی..............کدوم چرخ به دردش می خوره کدوم نمی خوره.........................

شما مشاور نیستی.............شما فروشنده شرکت هستی................و باید چرخ هایی که رو دست شرکت بیشتر باد کرده رو فِشار بدی بره.................................

یا اینکه نه.........
شما می گی اقفا ما حوصله این مادر فلان بازی ها رو نداریم.......................اعصاب این خواهر فلان بازی ها رو نداریم..................ما اصلا می ریم یه گوشیه ایی می شیم تکنسین شرکت کار های تعمیراتی رو می کنیم.......................

نه دیگه نشد..................


اونجا اگر فلان قطعه مثلا قابل تعمیر است ..........................شما این حق رو ندرای که از خودت بگی اقا این قطعا تعمیر می شه........................


چی می گی ؟؟؟


باید بگی اقا این درست نمی شه .......................این باید تعویض شه................................

کلا شما وختی برا کسی دیگه کار می کنی اختیاری از خودت نداری برا خودت حرف بزنی................................

شما پول می گیری که او نکاری که بهت می گن رو انجام بدی...........................پول نمی گیری که از خودت ایده و نظر داشته باشی...................


تمامی ایده ها.....و آرا و نظر های مختلف در مقابل ایده اقتصادی و ایده فروش بیشتر....................مردود است...................




بعد چی می شه...........شما به مخت می رسه و فکر می کنی که خیلی زرنگی....................میگی اقا اصلا ما از این به بعد فقط تعمیر گاه می زنیم.........کارهای تعمیراتی می کنیم......................و اجرت کار مون رو می گیریم.................


و خبر نداری که اون ها از قبل از تو خیلی زرنگ تر هم بودن........................


کدوم تعمیر ؟؟؟؟؟ هم هچی دیگه از بدو طراحی داره یه جوری طراحی می شه که دیگه قابل تعمیر نباشه اصلا......................





تعمیر معمیر نداریم بابا جمع کن کاسه کوزت رو.............................

تعویض ....................فقط تعویض ............می فهمی ؟؟؟؟؟؟ حرف اضافی هم نباشه...................


و این داستانی وبد که عیننا مشابهش حدود ۱۰۰ سال پیش با صنعت اتول فِتاد.......................

عاشقای کرم مکانیکی که به عشقو علاقه تو گاراژای خونشون ماشین می ساختن......................



و صفا و عشق دنیا تو ماشین هاشون بود..........................



رو صنایع بزرگ اومدن گفتن جمع کنیین بینیم بابا خدافظی ..................علیک السلام......................



و اون ماشین هایی که هیچیشون نمی شد و گردنت کلفت بودن و همه قطعات هاشون هم استاندارد بود به همدیگه می خوردن.....................

جاشون رو دادن به اتول هایی که کلا ۱۰ سال عمر می کنند تو اون ۱۰ سال هم همش باید خرجشون کنی هیچیشون هم به هیچی نمی خوره.................................


ولی امروزه این مسادل تو صنعت اتول برا ملت عجیب نیست چون دیگه ۱۰۰ ساله جا فِتاده تو مخ ملت های جهان..................که ماشین یعنی این.................


مونتهی ۱۰۰ سال دیگه چرخ سوراای اون موقع چه خواهند فهمیدن کردن که ما ها تو این صدر صنعت دوچرخه چی سوار می شدیم. و دوچرخه و دوچرخه سواری ما چی بود ؟؟؟؟؟


ما الن در اخرین روز هایی از زمان صدر الچرخ به سر می بریم........................

و ما در طول اینده تاریخ..........به عنوان پیشگامانی در این رشته شناخته خواهیم شد تا ابد که تنها نسل هایی بودیم که در مزنل های خویش و در گاراز های خویش................به چرخ سازی مشغولیدن داشتیم...................



که بعد از این برحه تاریخ چرخیزم.........................

دیگه چرخ و چرخ بازی به ۷۲ فرقه تفرق خواهد نمود.....................و هر فرقهایی ای علم بر خواهد افراشت که چرخ ناب دانهیلیزمی فقط فرقه ماست و باقی فرقه ها همه الهاد اند...............

و آن فرقه ها بر سر اینکه کدامینشان بر حق اند به جنگ خواهند پرداخت.......................



جنگ هایی که در ان فقط چرخ هایشان را نابود خواهند کرد ........تا سرمایه داران چرخ ساز هی چرخ های جدید بتوانند بر پاچه های آن ها فرو برند.....................

سرمیاه دارانی که دیگه همه چی رو اون ها تعیین می کنند................


او نهای تعیین می کنند شما سایز چرخت چی باید باشه..............................سایز توپی هات رو...........................و همه چیزت رو............................




و در این زمانه دیگه کسی چه خواهد دونست ما ها در این زمان صدر الچرخ..........................تو دلامون چی بود.................و از چرخ چی می فهمیدیم...................


و دیگه اون ادم های اون زمان دیگه اصلا از چرخ چی خواهند فهمید..............................؟؟؟؟؟