نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: حکم امسال صورت دگر است

  1. #1
    صاحب سایت
    تاریخ عضویت
    2011-5-05
    نوشته ها
    2,561

    حکم امسال صورت دگر است

    قضایای این روز های مملکت ما چقدر اشناست................




    حکم امسال ؟؟؟؟؟ صورت دگر است.......... نه چون پیار و پار می بینم................

    از نجوم این سخت نمی گویم..............................یعنی من نوستآداموس نیستیم بشینم از تو ستاره ها ور از تو تشت آب پیشگویی کنیم..............................من پیشگو نیستم اصلا.......

    بلکه از کردگار می بینم............................

    می گه می بینم..................نمی گه پیشگویی می کنم می گه پیش بینی می کنم...............


    غین در دال چون گذشت از سال...................

    که خوش خیلی جای بحث داره که یعنی کی و چه زمانی..........



    ولی به 1400 بی ربط نیست..................یا شاید 1404 یا حتی سال قمری رو هم حساب کنیم می خوره......................چون الان سال 1444 قمریه................

    در خراسان و مصر و شام و عراق فتنه و کار زار می بینم......

    مصر...................



    شام و عراق



    گرد آیینه ضمیر جهان گرد و زنگ و غبار می بینم..............

    همه را حال میشود دیگر..............گر یکی در هزار می بینم......................



    ظلمت ظلم ظالمان دیار......................غصه درد یار می بینم





    جنگ و آشوب فتنه و بیداد از یمین و یسار می بینیم..................

    یمین و ؟؟؟؟ چی ؟؟؟؟



    یسار................




    غارت و قتل و لشکر بسیار................



    در میان و کنار می بینم.............




    بنده را خواجه وش همی یابم........................




    خواجه را بنده وار می بینم.................



    بس........حاجی بس فرومایگان بی حاصل.....................عامل و چی ؟؟؟؟ عامل و خواندگار میبینم




    سکه نو زنند بر رخ زر....................




    درهمش کم عیار می بینم.............




    و همچنین....................سکه نو زنند بر رخ زر......................




    درهم اش کم عیار می بینم..................



    هر یکی از حاکمان هفت اقلیم



    دیگری را دچار میبینم.....................




    نصب و عزل تبکچی و عُمّال چی ؟؟؟؟؟ هر یکی را دو بار می بینم................



    ماه را رو سیاه می یابم..................




    این هم نقشه اون خسوف



    که مرکز اش یعنی نقطه بیشینه اش دقیقا رو ایرانه..................

    و دقیقا هم رو شهر محل زندگی همون کسیکه این شعر رو سروده.........



    مهر را دل فگار میبینم................


    در مورد خورشید گرفتگی ها هم که دو نوعه................کلی.........و جزعی............


    جزعی ها هم خودش دو نوعه...............یه نوع که در اون قسمتی و مقداری از خورشید توسط ماه پوشانیده میشه........




    و در نوعی دیگر که در اون ماه به زمین نزدیک تر است.............و در نتیجه سایه اش نمی تونه کل قرص خوردشید رو بپوشونه............و فقط وسط خورشید رو می تونه بپوشونه و یه حلقه نورانی بیرون خورشدی باقی می مونه.............که بهش خورشید گرفتی حلقوی می گن.......................

    ** فقط وسط خورشید رو سایه می گیره..............یعنی دلش رو..............



    مهر را چی ؟؟؟؟ دل فگار می بینم...................

    که این از این مدل خورشید گرفتگی حلقوی هم دقیقا دو تا به فواصل یک سال یک سال بعد از همون ماه گرفتگی به وقوع پیوست و هر دو هم باز در نزدیکی همون محل زندگی اون بنده خدا قابل رویت ..................


    یکی سال بعد همون طولانی ترین ماه گرفتگیهه



    و بعدی هم دوباره سال بعدش...............




    و باز در ادامه می گه که ترک و تاجیک را به هم خصمی و گیر دار می بینم..................


    توجه داشته باشد که قرقیز ها ... ....از اقوام ترک محسوب مبشن.....................





    ................................................



    مکر و تزویر و حیله در هر جا از صغار و کبار می بینم.......................




    از کی ؟؟؟؟ از صغار و ؟؟؟؟؟؟








    کبار می بینم......................







    بقعه خیر سخت گشته خراب..................... جای شمع شرار می بینم...............

    کار و کاسبی های مردم رو گند می زنین توش ؟؟؟؟




    بعد بهتون می کن اقا گند زدید تو مملکت.........................




    به جای جواب دادن شر و ور طلاوت می کنی برا پیر مرد ؟؟؟؟


    بعد چند ماه بعد که خار مادر مملکتتون با ع* یک سان می شه نمی فهمی باز از کجا امده این سیل ها نه ؟؟




    باز طرف می اد شکوه و شکایت می کنه می گه می گه بیمارم.............پول ندارم چی کار کنم .؟؟؟؟




    باز چرت و پرت تحویل طرف می دی ............. می خندی تو روش ؟؟؟؟؟


    خنده می کنی اره ؟؟؟ می خندی ؟؟؟؟؟؟


    مثل اون های که وقتی من برخی پست های رو تو کانالم می زارم ایموجی خنده می زارند....................جایی که باید گریه کنن........یا حمایت............ می خندند و نمی فهمند...............


    و نمی فهمند فردای قیامت...................دقیقا بقل همین مادر قحبه هایی اند و در صف اون هایی....................... که موقعی که مردم پیششون عاجزانه تقاضا می کنن که به دادشون برسند و این ها بهشون می خندند......................

    اون تقاضاهایی هم که مردم............. میکردن از حاکم ها ................ و نشون هم داده میشد در رسانه ها فکر نکن اتفاقی بوده....................

    هشدار بوده برا جامعه...........................ولی کو گوش شنوا................



    و حالا که زنگ خطر هارو خاموش کردین...................................اگ تونستین آتش خشم مارو هم خاموش کنید..........................

    شما هم فکر نمی کنید و نخواهید کرد که حتی یک ایموجی..............................می تونه راحت.....................راحت بفرستت تو صف اون ها.........................و یک ایموجی خنده می تونه تو صف قیامت چنان اشکتو در بیاره که ...................پاره شی..............................


    که پاره و به خدا قسم که نمی فهمید ...........................




    بخند.................. بخند که روز قیامت ...................باید گریه کنی ..............................بخند حالا وقت هست............ حالا وقت خنده شما هاست بخندید..............

    وقت خنده ما هم می رسه.............


    می زنین می کشین............................جای شمع و هم دردی .......................شر بازی در میارین ؟؟؟؟؟؟


    اره ؟؟؟؟ فرک می کنید دنیا صاحاب نداره نه ..........................

    و از شاه نعمت الله ولی هم بگذریم و یه سر کویچک هم بزنیم به فردوسی

    در داستان ضحاک و توضیح کوتاه و مختصر این که.........................

    ** ضحاک عربی شده کلمه اژدهاست............کلمه اژدها اول در فارسی قدیم به صورت آژی دهاک بوده..............که بعد در عربی تبدیل شده به ضحاک......

    ضحاک یک پادشاهی بوده که شیطان باهاش دیدار می کنه...............و دست می کشه بر بدنش و باعث میشه مار هایی بر بدن ضحاک رشد کنن..............



    و این مار ها هر روز باید مغز سر دو تا جوان رو می خوردن..................تا ضحاک زنده می مونده...................




    این بوده که هر روز ماموران ضحاک می رفتن و دو تا جوان رو می گرفتن می اوردن



    و مغزشونو می دادن به آشپزخونه پادشاه که ازش خوراک درست کنن...........




    ولی آشپز های دربار هر روز یکی از اون دو جوان رو زیر زیرکی و قایمکی می فرستادن بره.................. و آزاد می کردن............و به جایش مغز یک گوسفند رو



    می زاشتن جاش تو خوراک پادشاه................




    و اون یه دونه جوانی رو که آزاد می کردن بره رو بهش می گفتن اقا برو تو کوه و دشت و صحرا و دیگه تو شهر آفتابی نشو کلا که دیده نشی

    و فردوسی معتقده که نسل قوم کُرد ......... از نسل همین ها بوده که از دست و چنگال ضحاک آزاد می شدن ..............





    کنون کُرد از ان تخمه دارد نژآد .............که زاباد ناید ز دل برش یاد......................


    و بعدا و متعاقبا توضیح می ده تو شعر ها که همون افراد اند که بلند می شن و اولین جرقه های مقابله و شورش رو با ضحاک رقم می زنن. ..............


    و جالب تر این که.....................

    کجا نامور دختری خوب روی ؟؟؟؟؟

    به پرده درون بود بی گفتگوی...................داشت راه خودشو می رفت کاری به کسی نداشت چیزی به کسی نمی گفت که ....................

    پرستنده کردیش بر پیش خویش........................

    گفتی زوری باید این جوری که من می گم باشی......................و این جوری که من می گیم خدا پرستی کنی و دینت این جوری که من می گم باید باشه زوری............

    زوری باید لباست این جوری که من می گم باشه..........................

    نه بر رسم دین و نه بر رسم کیش...................

    و این کاری که باهاش کردی نه به رسم شریعت درست بوده و نه به رسم عرفیات جامعه..................

    و این ها این ها رو از کجا می دیدین و می دونستند شاه نعمت الله 700 سال پیش.....................و فردوسی 1000 سال پیش ؟؟؟؟..............

    خواب دیده بودن ؟؟ وحی می شده بهشون ؟ چشم برزخی داشتن ؟؟؟


    نه شاسگول بابا.........................چون فقط به گذشته خودشون دقت کرده بودن.......... و متوجه شده بودن که تاریخ تکرار میشه...............



    و نه تنها تاریخ تکرار میشه.....................بلکه کلا همه چیز این دنیا تناوبیه.........................





    مگه فصول سال نیست................؟؟؟




    مگه قلب خودت نیست...............؟؟؟؟




    مگه زندگی ستاره ها نیست.....................؟؟؟؟؟





    مگه ظهور و بروز سیاره ها منظومه ها................گونه های جانوری............و گیاهی....................و




    مگه سیستم های آب و هواییی نیست ؟؟؟؟



    چیزی نمی تونی تو این دنیای مادی پیدا کنی که تناوبی نباشه..............................

    خود تمدن هم تناوبیه.................









    و خیلی ها بودن که این تناوب رو متوجهش شدن و درکش کردن و دیدنش



    و راجع بهش نوشتن ...........



    و نقاشی کشیدن.............



    برخی هم پا رو فرا تر گذاشتن و متوجه شدن که این تناوب..................



    دایره ایی بیش نیست.......................دایره ای که در بُعد زمان پخش شده.............................



    دایره ایی که دوست نداره دیده بشه به این راحتی.................





    و می دونستند که همه چیز از این دایره تبعیت و پیروی می کنه و شما فقط و فقط می تونی تسلیم دایره باشی..................




    و بودن تک بشر هایی که تونستند از بُعد زمان خارج بشن...........................



    و یک نقطه بودن کل زمان رو از بیک بنگ تا اخر ببینند.........................و متوجه بشن که این تناوب ها ..................این بالا و پایینها ................چیزی نیست چیز چرخش یک دایره.........................و اون دایره هم باز چیزی نیست.........................جز چرخش ( یک ) نقطه......................



    برو یک نقطه آتش بگردان............که بنیی دایره از سرعت آن



    و وقتی اون ( یک ) چیز رو دیدی.....................



    * یک مطلبی بود در این مورد نوشته بودیم و پارسال زدیم پاک کردیم ای کاش پاک نمی کردیم ...............الان این جا می تونست مورد استفاده قرار بگیره....................باید بشینم دوباره بنویسمش..................

    وقتی اون ( یک ) چیز رو دیدی...................



    متوجه می شی که ...................اگر بخایی جلوی تناوب تاریخ رو تکرار تاریخ رو بگیری..........................

    که تناوب تاریخ چیزی نیست و دلیلی نداره جز این که قدرت فساد میاره..................و سلطه طلبی.............و تمامیت خواهی .................و فساد که به حد نهایت خودش رسید جامعه از هم می پاشه ........................

    و توده های مردم شورش می کنن........................تا حکومت رو نو کنن و یک چرخه و یک تناوب نو رو آغاز کنن..................

    و موقعی که موقع تغییر برسه.......................اگر کسی بخاد جلوی تغییر و جلوی نو شدن رو بگیره..................باید جلوی اون تناوب وایسه.......................

    و اگر بخاد جلوی اون تناوب بیاسته باید بدونه که می خاد جلوی چرخش اون دایره رو بگیره و اگر هم این کار رو بخاد بکنه باید جلوی اون ( یک ) چیز مقابله کنه ...............

    و نمی فهمه و شعورش نمی رسه که که چون خودش هم جزوی و جزئی از اون ( یک ) چیزه نمی تونه.......................................... .

    نمی تونه.........................................

    و وقتی که از این دنیا رفت بیرون..........................و متوجه شد که باید وایسه جلوی اون ( یک ) چیز................و جواب بده و اونجا شاید دید که جلو خودش وایساده

    و جوابی نداره که به خودش بده...............................

    و جوابی نداره که به خودش بده............................................ ......

    الاغی که فکر میکنی طرف دار حکومت حق هستی.........و داری در جبهه حق می جنگی ...............................الاغ نمی فهمی جلو چی وایسادی...................

    اونجاست که می فهمی چه پاره ایی باید بشی............................................ ...

    بفهم................که نفهمی چوری پاره ایی که دیگه نمی تونی خودتو بدوزی ها ..................................



    ز ما گفتن بود و بس....................
    ویرایش توسط SABER_MTB : 24th September 2022 در ساعت

  2. #2
    صاحب سایت
    تاریخ عضویت
    2011-5-05
    نوشته ها
    2,561

    بماند یادگار

    این مطلب را در هفته اول مهر سال 1401 می نویسم

    میدونید هر اتفاق سیاسی ایی........................3 لایه داره

    لایه اولش اونیه که همه می بینند...........................

    لایه دومش اونیه که سیاسیون رده بالا و به قول معروف بالا سری ها می بینند فقط................................و می بینند و می دونن که مردمی که لایه 1 رو می بینند بازیچه و مفعول اند..................


    و لایه سومش اونیه که شاید تو کل جهان شاید شاید 100 نفر 200 نفر نباشند که ببینند و بدونن.................که می دونن و می بینند که همون لایه 2 ایی ها و سیاسیون درجه بالا و هم بازیچه و مفعول اون یه عده خاص اند .....................

    اسم اون لایه 1 ایی ها رو من می زارم نَفَس حقان یا شاید حق نَفَسان.......................


    ادم ها و تک بشر هایی که نفسون حقه............................

    و شما حزب اللهی هایی که تمام عمر بهتون تپوندن که این ها مثلا ادم های عارفی هستند که نماز شبشون قطع نمی شه و چمی دونم همیشه روزه اند و ین ها...............

    منتهی من خدمت شما عرض می کنم که نه الاغ.....................نه گوساله.......................

    اره نمازشون قطع نمی شه ......................منتهی شما مگه می فهمی نماز یعنی چی ؟؟؟؟؟ می فهمی ؟؟؟




    خوشا انان که دائم در نماز اند می فهمی یعنی چی ؟؟؟؟ دائم می دونی یعنی یارو تو توالت هم که هست داره نماز می خونه........................اون نمازی که تو فکر می کنی نمازه رو تو توالت نمی شه خوند یا اگر وضو نداشته باشی نمی شه خوند.....................یا اگر طرف جُنُب باشه نمی تونه بخونه.............................

    ولی اون های که دائم در نماز اند.............................دائم در نماز اند.......................به خدا که نمی فهمی یعنی چی ......................یعنی یارو تو توالت هم که باشه داره نماز می خونه رو به خدا که نمی فهمی یعنی چی .................................یعنی یارو از دوست دخترش در حال لب گرفتن هم باشه باز هم داره نماز می خونه رو والا به خدا نمی تونی اصلا بفهمی یعنی چی .....................................



    اون بی دین ها و خدا نا باور ها رو شاید بشه یه جوری متقاعدشون کرد شاید بشه فهموند بهشون که داستان این دنیا چیه و چه شکلیه و ولی حزب الهی ها رو نمی شه..................چون باز اون شاسگول های خداناباور که فکر می کنن الان کپی اغلو مرگمونو بزاریم بمیریم تمم میشه هیچی نمیشه باز هیچی تو مخشون نیست میشه ساخت مخشونو میشه یه جوری شاید بهشون فهموند که داستان چیه ......................و ( اون خوشگله ) مارو گذاشته سر کار..............برای این که خودمون خودمونو بشناسیم.....................ما رو گذاشته تو این فیلمی که اسمش دنیا است............................تا ببنیم تو این فیلم ما بازیگر کی هستیم و تو زمین کی بازی می کنیم....................

    ولی اونهای که یه عمر تو مخشون تاپاله تپوندن رو نمی شه دیگه.....................مخشون دیگه جا نداره برا حقیقت..........................

    توجه کردی ؟؟؟؟

    حالا ولش کن.........

    اون لایه 2 ایی ها که عرض کرد م سیاسیون جهان اند فکر می کنن که دارند بازی می دن ملت جهان رو...................................ولی نمی دونن که خودشون دارند بازی می خورند توسط لایه 3 ای ها......................

    و یک مطلبی بود که دو سال بود که می خواستیم بنویسم و ای کاش می نوشتیم که الان به درد می خورد و الان بد جور به درد می خورد در مورد شخصی به نام
    Larry Silverstain که یکی از گنده ها و غول های معاملات املاک و ملک و ساختمان در نیو یورک بود........................* نفر دوم از سمت راست



    و رابطه و ارتباطش با قضایای 11 سپتامبر ...................


    که اون مطلب رو هم باید بنویسم که خیلی چیز ها رو روشن می کنه و نتیجه و چکیده اون مطلب این می شد که : لایه 2 ایی رو که اینجا می خواییم توضیح بدیم رو خوب خوب خوب با ذکر یک مثال عینی در تاریخ معاصر جهان توضیح می داد حالا از خدا میخام عمری بده تا ان مطلب رو هم بتونم بعدا بنویسم منتهی باز عرض می کنم چکیده و نتیجش این می شد که :

    اولا در جهان سیاسی............ هیچ چیزی اتفاق نیست........................هیچ اتفاقی اتفاقی اتفاق نمی افته و همه چیز حسابی و دقیق از قبل برنامه ریزی شده است..........اون داستان و ارتباط Larry Silver stain به خوبی نشون می داد که داستان های 11 سپتامبر رو کی برنامه ریزی کرده و برا چی اصلا این برنامه رو ریختن که بعدش چی کار کنن.............

    و دوما این که وقتی این برنامه ها رو می خان اجرا کنن......................یه سری چشم ها هستند باید قبل از اجرای برنامه بسته بشن چرا و به چه علت چون اونها می دونن و می فهمند که این ها برنامه است



    و اگر صداشون در اد...........................دیگران هم می فهمند که این اتفاقات اتفاق نیستند و برنامه ریزی شده بودند و اون وقت باقی برنامه طبق برنامه پیش نخواهد رفت..................

    و لازمه پیش رفت برنامه های اونها اینه که کسی نفهمه این ها برنامه است دیگه.........................

    بعضی ها که خب دهنشون با پول بسته میشه...................



    مثل خود حاجی Larry که عرض کردیم ................



    ولی بعضی ها که دهنشون با پول بسته نمی شه رو باید چشم هاشونو بست........................



    بعد برنامه رو اجاره کرد..............................

    مثلا موقعی که می خان یک برنامه ایی توسعه راه و ساختمان بزنن...................عده زیادی خونه هاشون امکلاکشون و اراضیشون که سر راههه..................رو می خرند یعنی پول می دن که اونها برن کنار................

    ولی همیشه یه عده هستند که زمینشونو خونشونو..................بیس و شالوده و پی و نهادشونو...........ذاتشونو......... به پول نمی فروشند............




    و نهایت گردانندگان و سرمایه گزاران و ذی نفعان اون پروژه مجبور می شن که به زور......................از سر راه برش دارند........................




    اینه که هر وقت ادم های ها

    حالا تو قضیه 11 سپتامبر مثال لایه 1 اش این بود که ملت گفتن وای ددم اغلو وای وای ایلده القائده حمله کرده می خاد مارو بخوره..................



    و لایه 2 ایی ها مجوز این رو از افکار عمومی گرفتن که خب.............بریم عراق و افغانستان رو دموکراتیک کنیم...........................اینها دموکراسی ندارند باید ما براشون به ارمغان ببریم...........................



    اره بابام جان...............



    کار نداریم اونو باید یه مطلب کاملا جدا و مفصل راجع بهش بنویسم.....................

    منتهی خود اون قضیه هم یه لایه 3 ایی داشت که من خودم بی خبرم و نمی دونم چی بوده چون به من و مملکت من و سرزمین من مربوط نمیشده....................

    مثلا وقایع دیگه رو نگاه میکنیم وقایعی که به سرزمین ما به فرهنگ ما و به خون و نسل ما مربوط میشده مثلا وقایع زمانی که ما در این دنیا نبودیم و پدرانمون بودن................


    لایه 1 اش می شه چی ؟؟؟

    میشه مثلا ملت غیرو انقلابی که برای ازادی از دست طاغوت دچار شدن به به پا خاستگی...............




    لایه دو اش چی میشه ؟؟؟

    و اصلا از کجا باید فهمید که لایه 2 ایی در کار بوده....................؟؟

    باید نگاه کنی ببنی ایا اونجا هم چشم هایی بوده که گردانندگان لایه 2 ایی منتظر بسته شدنش بوده تا بعد نقشه و برنامه شون رو عملی کنن یا نه...................

    که خیلی چشم های متعددی بوده....................اونهای که می فهمند می فهمند و می دونن ولی مهمترینشون و شاخص ترین شون و پر اهمیت ترینشون این بوده.............



    پس میفهمی که اونجا هم لایه 2 ای وجود داشته.....................


    بعد بر می گردی که عصر حاضر و الان...............................و الان و الان می بینی ........................اتفاقای داره می افته باز لایه 1 اش چیه ؟؟؟ اینه که می بینی ملت دچار خروش و خشم شدن ...................................و باز دوباره مثل همون دفعه به پا خاستن.......................


    بعد دوباره می گردی دنبال این که ببینی ایا چشم هایی بوده که همین اواخر بسته شده بوده....................می بینی نه یکی بلکه دو تا و چشم شاخص و نافذ...............

    کاری به خوب و بدش ندارم ها.....................که ادم های خوبی بودن یا بد ها....................فقط من باب این که تو این قضیه هم بتونی بفهمی که لایه 2 ایی وجود داره یا نه...............می بینی که بعله....................



    بوده ...............



    بعد نگاه می کنی می بینی تو اکثر اون اتفاقات که چشم هایی بسته شده بعدش یه چاشنی انفجاری هم داشته.............................

    مثلا بعد از بسته شدن چشم های این بنده خدا.................




    و بعدش این چاشنی انفجاری............................



    که اون هایی که جزو سربازازی گم نام و سرویسهای کیهان و اطلاعات کشور های مختلف اند می دونن. که...........................بسته شدن اون چشم ها..................پایان ماجرایی نیست و بلکه معنیش اینه که یه سری ماجرا می خاد تازه آغاز بشه...................................

    یعنی وقتی چشم های خاص بسته میشن اون ها می فهمند که کسی بوده که زمینشو به پول نفروخته و ذی نفعان اون پروژه ...................بلدوزر ها رو راه انداختن که طرف رو از سر راه پیشبرد و پیشرفت پروژه بر دارند.................یعنی چشم های خاص که بسته میشن اونها صدای شنی بلدوزر ها رو می شنوند از همون اول........................



    و اون چاشنی چاشنی آغازه............................و شروع زنجیره ایی از اتفاقات..............................

    و بعد دوباره که فکر خودمون و بر می گردونیم به عصر حاضرو الان...........................و بعد از بسته شدن اون 2 جفت چشم می گردیم دنبال چاشنی های انفجاری. می بینیم که .....................عععع ععععع ععععععع.................


    که دو جفت چشم بوده که بسته شده و دقیقا بعد از بست شدن هر جفت یه چاشنی بوده........................





    و بعد این قدر می شینی فکر می کنی که این ها چه ربطی به هم داشتن دو دارند و این حلقه های زنجیر چجوری به هم وصل میشد که یهو پازل تو ذهنت تکمیل میشه و کلا می بینی که عععع ععععع عععععع

    پس این دفعه هم مثل همون دفعه.......................که ملت خیال می کردن دارند آزاد می شن.........................ولی خبر نداشتند دارند توچه چاهی می افتن دراه میشه دوباره که................................




    چشمت که به لایه 2 روشن و باز میشه همه چیز برات می ترکه و همه چیز برات داغون میشه و می پکی............................له له له می شی................




    می فهمی که کلا چجوری هممون بازیچه یه عده قدرت های جهانی اییم که..............................کشته میشیم خون می دیم که بازی اون ها پیش بره...................

    و به جای صدای ازادی و صدای انقلاب..............................صدای ریخته شدن تاس های اون ها به گوشت می رسه و می شنوی..................




    یعنی خوب که فکر می کنی ماه ها و سال ها ....................می فهمی که پیشی.............................



    دفعه پیشی که دگرگون و منقلب و یُنقَلِبون شده بود..........


    بازیچه و اسباب بازی و حیون خونگی خاله خرسه شده بود...................




    و باز این بار و عصر حاضر و الان رو که خوب می بینی و نگاه میکنی می بینی که عععع ععع ععععع باز پیشی ما شده حیون دستآموز آژدها که................




    می بنی که حضرت اژدها خونه پیشی رو خریده......................



    و می خاد بنای قدیمی رو تخریب و بنای نو توش بسازه............................

    و تمام این ها................و برای تخریب بنای قبلی هم خب پیمان کار همون پیمان کاره................................که قراره بنای جدید رو بسازه دیگه........................وقتی می خایی بنای نو بسازی باید اول بنای قدیمی رو تخریب کنی دیگه.....................




    و برا تخریبش هم باید برنامه ریزی کنی باز و سناریو پیاده کنی ................................

    بگذریم و بگذریم و بگذریم که ..........

    شبی بود حدود اوایل اخرین ماه تابستون همین امسال................سالی که ( چون زمستان پنجمین بگذشت ) توشه.........................

    به یه دلیل شخصی رفتیه بودیم سر قبر یکی.................................و پر از فشار هایی که به خاطر دیدن و فهمیدن لایه 2 بهمون اومده بود...........................

    و اونجا بود که اتفاقاتی افتاد و کسی چیزی به ما فهموند.........................و فهموندنش عین غذا گذاشتن دهن بچه بود ....................عین گذاشتن لقمه دهن یه کودک که شاید تازه تازه به نظرو اعتقاد اون می گفت خوب حالا این الان امادگی رو داره که این لقمه رو بخوره و هضم کنه............................


    و تازه لقمه رو هم خودش اماده کرده بود.......................و پیچیده بود.....................و ما فقط باید می خوردیم و می جویدیم و می بلعیدیم و می هضمیدیم....................

    و اون لقمه چیزی نبود جز این که ما رو با لایه ایی بالا تر و فهمی بسیط تر به نام لایه 3 اشنا کنه.........................................




    که هر قدر فهیمدن و آشنا شدن و دیدن لایه 2 به مغزمون فشار می اورد و ذهن و روح ادم رو منقبض و له و افسرده و داغون می کرد........................




    فهمیدن و دیدن و روشن شدن چشم های ادم به لایه 3 ............................



    ّبر عکس ادم رو و ذهن و قلب و دل ادم رو بسط می ده و بسیط می کنه و گنجایش ادم رو می بره بالا ...................و خلاصه ادم بعد از فهمیدن لایه 3 تازه باز میشه تازه گرفتگی های ذهنیش بر طرف میشه...............تازه قلب و دلش که باهاش مسائل رو می فهمه و درک می کنه تازه باز تر میشه...........و گرفتگی های که از لایه 2 برات حاصل شده بود تازه گشوده میشه..................


    حالا اون شاسگول های حزب الهی که می شینن رو خونی می کنن برا ما...................و بعد می گیم اقا نخون الاغ نخون بدون اجازه نخون وقتی همین جوری می خونی می ری جلو نمی فهمی بعدا طوطی محشور میشی ها...................نخون به خدا نخوندنت بهتر از خوندنته...........................

    تازه لایه 3 رو که ببینی و یعنی نه که ببینی برات نشون بدن....................و اجازه بدن ببینی...........................تازه تازه می فهمی که عععععععع پس این ها یعنی چی ؟؟؟؟



    اره..............



    وقتی فحش می دم یه سری ها رو مذهبی ها رو اکثرا فکر می کنن دارم بد و بیراه می گم بهشون .......................نمی فهمی که دارم خوب تو می خام که نمی فهمی که دلم می سوزه نمی فهمی فحش های ما به شما ارزشش از صلوات صد هزار بار بالا تره............. اخه که نمی فهمی که ندونسته و نفهمیده بخونی ضرر داره برات که......................چه همون کتابتونو چه باقی فرایضتونو که...........................

    و نه تنها ضرر داره بلکه دهنتو تو صف محشر می زنن سرویس می کنن الاغ..................که این در رو بدون اجازه برا چی باز کردی ؟؟؟؟؟؟ مگه خودتون نمی گید که دعا کلید باز کردن خیلی در هاست ؟؟؟؟؟



    مگه خودتون معتقد نیستید که دعا ( کلام ) به زبون اوردن می تونه در هایی رو باز کنه..................



    شعر عرفا رو هم قبول نداری کتاب خودتونو که قبول داری. ؟؟؟ هان ؟؟؟



    خوب پس وقتی بدون اطلاع میری یه دری رو باز می کنی به خدا شعورت نمی رسه که داری بی اجازه سرک می کشی جاهای که نباید بکشی دیگه...........

    همونی که می گم نمی فهمی می خونی می ری جلو و برا هر کلمه که نفهمیده بخونی جر باید بخوری.................. و بیچاره باید بشی و باز هم الان نمی فهمی ولی اون موقع و اون عالم و اون جایی که داری پاره میشی یقین کن یاد حرف های الان من می افتی..........یعنی نه که می افتی می اندازنت.....................

    چون من الان دارم این ها رو می نویسم که شمایی که داری می خونی بهونه نداشته باشی..................


    و همونجور که افراد لایه 2 خودشون هزار لایه و زیر لایه و لایه های فرعی و جزئی دارند.............و خودشون بازیچه دست هم اند................





    و مردم لایه زیرین یعنی ملت عادی نمی فهمند و نمی دونن که بازیچه شدن و دارند توسط یه عده بازی می خورند........................

    خود همون گنده های عالم............................خود همون های که فکر می کنن دنیا رو دست های و رو خواست رای و نظر اونها می چرخه..................

    و می شینن برا ما جلسه شورای عن نیت می زارند................ و فکر میکنن دارند دنیا رو مِ چرخونن......................



    نمی دونن..............................نمی فهمند که خودشون دارند چه بازی ایی می خورند...........................و چه گولی می خورند و چجوری بازیچه چه کسانی شدن...........................

    و بر خلاف لایه 2 ایی که اهدافشون دنیوی و مادی و مالی و اقتصادی و برای گرفتن سهم قدرت و این هاست...............ولی لایه 3 ایی ها هیچ هدفی ندارند جز تکامل دادن موجودات عالم بخصوص انسان های عالم......................................


    و بازیهاشون و بازی دادن هاشون هدفی نداشته جز این که ما ها تکامل و تعالی پیدا کنیم و در حقیقت با اون بازی ها و با اون شبیه سازی ها مربی ما اند....................



    مربی ما اند....... مربی کل موجودات زنده و عیز زنده اند................................مربی.... ...............


    حالا می فهمی ( رب العالمین ) یعنی چی ؟؟؟؟؟ یا باز هم نفهمیده می خونی .................رد میشی رو خونی می کنی حفظ می کنی ؟؟؟؟ تازه رو خونی کردن بدون فهم و بدون توجه گناهش کمتره ها حفظ کنی که بد تره پاره اییی................حالا بعدا در مورد اون یه جا یه چیزی می نویسم........................

    اگر می خایی بدون فهم بری جلو حد اقل حفظ نکن....................که بارت سنگین تر نشه....................می فهمی ؟؟؟؟؟ به خدا اگه بفهمی .....!!!

    و خود ما..................و خود ما تو کل ثانیه ثانیه زندگیمون که سختی می کشیدیم................. عذاب می کشیدیم...............له میشدیم و هی می گفتیم اَه. این چه زندگیه......................له شدیم بابا دهن مارو سرویس کردی...............


    شعور بی شعورمون نمی رسید که خب بابا مربی داره تمرینت میده الاغ.......................



    و خو.........سختی نکشی جر نخوری که رشد نمی کنی که......................



    و اگه همه چی آسون و ساده و مهیا و ردیفو رله باشه هیچ سختی نباشه............................

    بدون که در نظر حضرت مربی خیلی بچه ایی...................... که گذاشتنت تو سطح ابتدایی..................



    و گرنه بخایی بری مدارج بالا...........................




    باید بدونی که بازی اشکنک داره....................




    سر شکستنک داره......................




    اره بابا جون................... رشد...........................تکامل....... ....................مفتی نبوده.....................و نیست....................و نخواهد بود............................قیمت داره.............



    یه توضیحات ریزی در این باره تو این لین ک زیر دادیم ................

    http://www.saber-mtb.com/forum/showt...ull=1#post4356


    می دونی لایه 3 اتفاقات اخیر چیه ؟؟؟؟؟؟

    مربی .......................مربی................... ..............مربی داره آموزش می ده یک ملت رو یک جامعه رو .........!!!!!!!

    می دونی چی رو داره آموزش می ده ؟؟؟؟؟

    قیمت دانستن رو................................


    قیمت دانستن می دونی یعنی چی ؟؟؟؟



    یعنی وقتی یه چیزی رو مفتی................می دی یه یه کسی یا یه ملتی یا یه جامعه اییی..................قدر اون چیز رو نمی دونه................و می زنه می رینه توش.....................

    مثال وقتی یه بابایی برا بچش می ره یهو کارت می کشه بهترین دوچرخه رو می خوره........................اون بچه هه قدر اون دوچرخه رو نمی دونه و در کمتر از یک سال می زنه می رینه تو اون دوچرخه.................. اون نمی تونه ازش نگه داری درست بکنه...........................

    کی قدر اون چرخ رو می دونه ؟؟؟؟ کسی که پله پله از دوچرخه معمولی و رده پایین امده باشه بالا و با پارگی و بیچارگی رسیده باشه به دوچرخه خوب.................. اون می تونه و بلده که دوچرخه خوب و رده بالا رو نگه داریش کنه......................

    وقتی تعمیر کاری کار خوب و درست و تمیز و بهترین کار رو می کنه.......... مثلا برا یه مشتری ایی اگر اون مشتری قدر اون کار رو ندونه............و چرت و پرت طلاوت کنه...................اون تعمیر کاره اگر اهل مربی گری باشه مربی گری معنوی منظورمه..................................د یگه عمرا برا اون مشتری کار کنه........................

    چون اصلا اگر بکنه ارزش و قدر کار خودشو گند زده توش............................

    کدوم مشتری ایی قدر کار خوب رو می فهمه ؟؟؟؟؟ اونی که سالها براش کار شخمی انجام دادن.................و بیچارش کردن و پدرشو در اوردن..............و بد بختش کردن هار بار خرج هم رو دستش گذاشتن و هم الافش کردن و هم اوسگولش کردن اون وقتی برسه به یه تعمیر کاری که به مثل ادم براش کار می کنه...............................می فهمه کار درست یعنی چی .........


    حالا.....................................


    حالا مربی ما..........................................رب العالمین ما.......................یه بار.............................نزدیک نیم قرن پیش........................حال الکی و مفتی داد به ملت ما.....................

    عافیت داد به ملت ما....................




    و فقط عافیتش این نبود که هزار جور عافیت دیگه هم همراهش بود ...................منتهی ملت چون خودشون جون نکنده بودن............و خودشون به دستش نیاورده بودن...................مثل بچه ایی که یه چی بهش به ارث رسیده بلد نیست چجوری باید نگهش داره........................


    ریدن توش.........................

    و مربی ما......................گفت خب..........................پس باید یه دور بگیرمش ازتون.........................دوباره خودتون بهاش رو بپردازین..........................تا دو باره برسین به همین جایی که اول بودین.......................




    ولی با پرداخت بهاش..................و قیمتش...............تا ..................قدر عافیتشو ...........چی ؟؟؟............بدونید...............

    یعنی گفت مربی که خب برا شما ملت باید دوره آموزشی بزاریم که بفهمین شعورتون برسه که ...............عافیت یعنی چی ارزشش چیه که بفهمید...........................

    و این دوره آموزشی داره تموم میشه از کجا می شه فهمید که داره تموم میشه ؟؟؟


    از اونجایی که دوره داره 360 درجه اش به اتمام می رسه.........................( دوره ) می فهمی یعنی چی ؟؟؟ تمام اتفاقات اخیر برا اون های که چشمهاشون ( معنا ) اتفاقات رو می فهمه و می بینه...................

    معنایی رو جز تمام شدن و بسته شدن یک ( دایره ) نشون نمی ده........................

    اون های که چشماشون ( معنا ) ی اتفاقات رومی فهمه................نه اون پدر سگ های که می گن ما چشم برزخی داریم و ملت رو به شکل خر و الاغ میبینیم ها .....................اون ها اصلا نمی دونن چشم بزرخی یعنی چی .....................در اون مورد هم اگر اجازش صادر بشه شاید یه مطلب زیری نگاشتیم..............

    دایره رو می دونی از کجا می شه دید...............که داره تموم میشه ؟؟؟؟؟

    ازا ونجای که دایره یعنی یه شکلی که می ره می گرده......................دور میزنه و بر می گرده سر نقطه اولش تا کامل بشه.........................



    یعنی با این که کامل شه باید بر گرده سر نقطه شروع و اولش..................* گرچه باقی شکل ها و اشکال هم دقیقا همین اند ولی دایره با کمترین طی مسافت این کار رو می کنه.................یعنی کمترین طول محیط........................

    در اون مورد یه توضیحاتی تو این لینک زیر دادیم............


    http://www.saber-mtb.com/forum/showt...ull=1#post4490



    و وقتی که خوب خوب خوب نگاه کنی ...........................میبنی همه چی شبیه نقطه اول شده...........................

    اول این دوره از ادوار تاریخ ما و اول این گردش از گردش ایام...........................

    ملت ها و اقوامی که غیرتشون زبان زد بقیه بوده ..................تحرک داشنتد.............و مقاومت.....................




    و حالا می بینیم که دوباره همون شده.................




    اول این دور و دوره می دیدیم که بانوان برا احقاق حقشون به خیابون ها امده بودن...................




    و الان دوباره همون شده.......................

    اول این دوره و گردش ایام دیده بودیم که تورم های شدید داشتیم و بی مهابا........................و لجام گسیخته........................و باز رسیدیم به همون جا...................



    همه چیز برا اون هایی که می بینند و می فهمند نشون می ده که دایره این دوره ...................داره تکمیل میشه..................................

    دایره این دوره داره تکمیل میشه.............................

    و یه سری ها درس رو آموزش رو طی این کلاس آموزشی مربی آموختند...............................و یه سری ها هم فرصت تمام شد و ...........................باز هم نیاموختند...............................

    و اونهایی که نیاموختند نمی دونن که هر چیزی رو که اتو این دنیا...............................با کلاس های آموزشی حضرت مربی .......................نیاموختی........... .................و با مثالو شکل در این جهان مادی نیاموختی........................

    که این دنیا همه چیزش ( مثال ) است.............................



    موقعی که از این خواب بیدار شدی........................................... اید......................................با د با کتک بیاموزی........................


    و اون کتک ها تحمل کردنش آسون نیست به هیچ عنوان من الوجود............................

    وقتی که از گرگ ها حمایت می کنی حتی تو فکرت........................ و فقط حمایت معنوی می کنی حمایت فیزیکی یا مادی هم نکنی..................




    فکر نکنی که مردی تموم شد و یا شاید هم فکر می کنی الان می میری با بزرگا محشور میشی...................نه شاسگول.............................




    ای دریده پوستین یوسفان...........................ای دریده پوستین یوسفان............................یوسفا ن می دونی کیه ؟؟؟؟ ولش کن حالا......................

    ای دریده پویستین یوسفان ...............گرگ بر می خیزی از این خواب گران.........................

    این قصاص نقد حیلت سازی است..........................پیش زخم قصاص این بازیاست می فهمی یعنی چی ؟؟؟؟

    به خدا بفهم......................همینجا تو این دنیا که مثال است ( مثالی ) است بفهم.......................................ب شکل و مثال وسایل کمک آموزشی بفهم.................

    نفهمی................از من بشنو برادر و خواهر عزیزم..........................در عوالم بعدی که دیگه کلاس آموزشی و آزمون بر پا نیست و ازمایش تمام شده.........................




    با کتک نمی تونی بفهمی...........................

    نمی تونی ........بفهمی...............................


    ت
    کار نداریم حاجی ولش کن پرت و پلا شدیم از مبحث اصلی.....................

    خلاصه این دوره از ادوار تاریخ و این گردش از گردش چرخ نیلوفری که دارید می بینید................

    هیچی نبوده و نیست جز دوره آموزشی ( مربی ) برا ما.................................

    مبحث و موضوع دوره هم این بوده که هر چیزی رو که مفتی بدی به کسی میرینه توش..........................................ا ونی می تونه نگش داره که بهاش رو پرداختته باشه...............اونی قدرشو می دونه که قیمتشو پرداخته باشه...............

    توجه کردی به مطلب گوگولی ؟؟؟؟

    یه عده بودن اصلا نیازی به این دوراه آموزشی نداشتند.....................

    یعنی بلد بودن یا قبلا پاس کرده بودن.....................اون ها قبل از این که این دوره شورع بشه رفتن...................مرحله بعد......................



    یه سری ها هم که ما بودیم..............که رفتیم شرکت کردیم و به امید خدا که یاد گرفته باشیم و نمره قبولی رو گرفته باشیم........................


    یه سری ها هم فرصت داره تموم میشه و دایره و دوره این دوره داره بسته میشه و وقت آزمون این دوره داره تموم میشه و هنوز یاد نگرفتن.................



    اونها هم همونطور که عرض کردیم به لطف و امید خدا می رن مرحله بعد مثل عن تو گل گیر که کردن کتک خوردن .......................اونجا مجبورن که یاد بگیرند............................زوریه اونجا.........................اینجا اختیاریه.............................می تونی یاد بگیری می تونی یاد نگیری................


    هر طور میلته اونجا نمی تونی یاد نگیری منتهی این جا هزینه و قیمت دوره آموزشیش کمه...................................

    اونجا خیلی...................خیلی بیشتر از اون چیزی که تو مخیلت بگنجه قیمتش بالاست....................و پاره خواهی شد...................................

    موقعی که می گه پیش زخم آن قصاص این بازی است..............................داره می گه این جا کلاس آموزشی با بازی و رسم شکل و این هاست..............بازیه.............هز نش هم کمه..................





    زین لعب خواندست................................زی ن چی ؟؟؟؟؟ ؟ لعب خواندست.................دنیا را کی ؟؟؟؟؟؟ مربی................فهمیدی............

    این جا کتک بخوری بازیه..................................پیش کتک های اون جا...........................همین جا هر چی کتک هست بخور. حاجی...........................به نفعته که هر چی لازم داری همین جا که محل یادگیریته یاد بگیری........................................ ....

    دنیا نه برا من و نه برا شما و نه برا هیچ کی و هیچ موجودی وای ...........................نمی سه......................................

    و زنگ آخر............ همه با هم تعظیل خواهیم شد از این مدرسه.....................................



    باشد تا چی ؟؟؟؟؟ رستگار شوید ...............
    ویرایش توسط SABER_MTB : 14th October 2022 در ساعت

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. حکم امسال حکم دگر است
    توسط SABER_MTB در انجمن Mix
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 24th September 2022,
  2. از کوتاهی ماست که تایر گران است
    توسط SABER_MTB در انجمن موارد کلی (غیر فنی )
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 12th September 2022,
  3. دست کش تقبلی 661
    توسط SABER_MTB در انجمن Clothing
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 2nd November 2019,
  4. دوچرخه سوار صورت شطرنجی
    توسط SABER_MTB در انجمن MTB Mix
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 10th November 2015,
  5. دوچرخه سوار صورت شطرنجی
    توسط SABER_MTB در انجمن Ridding
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 10th November 2015,

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •