نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: خاطره خرید موتور از گمرک

  1. #1
    صاحب سایت
    تاریخ عضویت
    2011-5-05
    نوشته ها
    2,573

    خاطره خرید موتور از گمرک

    سال فکر کنم 94 -95 بود یکی از دوستان که اون موقع سن کمی داشت می خواست موتور بخره و به من گفت می تونی کمکم کنی گفتیم ما که از موتور سر در نمیاریم ولی باشه بریم ببینم حالا چی کار می شه کرد.......

    رفتیم باهاش گمرک و خلاصه بعد از گشتن های فراوان یک موتور دست دو پیدا کرد و خرید...............

    ولی بعد از دو سه روز متوجه شد که کلا مثل این که موتورش یعنی سیلندرش ایراد اساسی داره و تعمیر هم نمی شه..................

    این بود که گفت می تونی کمک کنی بریم پسش بدیم گفتیم باشه..........بریم

    رفتیم درِ مغازه همون مادر قحبه اییکه به این بچه فروخته بود موتور رو و گفتیم آقا اینجوریه

    گفت میخایی پس بدید 35% کسر می کنم.........................

    اون دوست بیچاره هم هم که چاره ایی نداشت مجبور بود قبول کنه.........

    یعنی موتوری که عیب داشته ایراد داشته.................. رو خودش حالا نباید اصلا می فروخت که هیچ..............حالا ما بردیم پس بدیم می که 35 % کسر می کنم...................

    * بعدا فهمیدیم که بنی صنف نمایشگاه داران موتور و ماشین مسئله ایی به نام ماشین یا موتور ( فسخی ) معمول و مرسومه یعنی وسیله ایی رو که خودشون می دونن خرابه رو.............می کنن تو پاچه خلق خدا....................بعد که طرف آورد پس بده و متوجه شد می گن یه چیزی کسر می کنیم...........پس می گیریم...........

    خلاصه این بچه موتور رو داد و یک کلاه هم و یک قفل هم خریده بود امد اون ها رو بر داره یارو گفت نه...................
    دست به کلاه نزن...................اون روش بود....!!!!

    گفتیم چی روش بود ؟؟؟ این رو که شما به ما نفروختی که این بنده خدا خودش خریده....................

    گفت نههههه......... وقتی گفتی می خام موتور رو پس بدم کلاه روش بود...............این دوست ما هم دستش بسته بود اعتراض می کرد طرف می گفت اصلا پس نمی گیرم.......

    بد بخت امد قفل رو بر داره...............گفت نه اون هم روش بود .................

    ..........قفل هم روش بود...............و قفل رو هم صاحاب شد..............


    یعنی حروم زادگی در حد اعلا.....................من هم تو دلم گفتم ننت هم رو موتور بود................

    بالا سر در اون دکون حروم خوریش هم پارچه های مذهبی زده بود که من نفرت خاصی دارم ازشون..............و اون موقع هنوز درجه نفرتم اینقدر که الان هست نشده بود الان هر کی رو ببنیم از این پارچه نوشته ها زده باشه بالا یا داخل دکونش حتما این حروم خوره...............حتما بلا شک..............و اصلا نمی رم تو دکونش.............

    چون زدن این ها رو در و دیوار دکون چیزی جز ( تظاهر ) نیست.............و هدفی جز سوئ استفاده نداره.............

    یه 10 % هم مذهبی های شاسگول هستند رفیقامون هم هستند از بچه ها * و هیچ کدومخشون اهل این تظاهر ها و کثافت کاری ها نیستند.....که اگر بودند که دوست ما نبودند که .................................از همین تیریبون اعلام میکنم شما هم عقلتون نمی رسه............... که این ها چیزی جز تظاهر نیست............

    کار نداریم

    حالا ون یارو موتور فروشه رو حدود 8 یا 7 سال می گذره از داستانش و پول ما رو هم اصلا نخورده بود پول اون بچه بیچاره رو خورده بود................که با زحمت کار میکرد حقوق می گرفت.........


    ولی چون من ادم کینه ایی هستم شدید...................و کار هایی که 30 سال پیش هم یکی باهام کرده اگر تلافی نکرده باشم سرش هنوز نگه داشتم تو دلم............که اگر بشه این دنیا تسویه کنیم بره اگر نشد نگه دارم برا یوم الحساب..........


    و فکر می کنم وقتش رسیده که یه ذره اون بنده خدا گوش هاش مالیده بشه........................


    به ادم های حروم زاده حروم خور نطفه خراب نباید رحم کرد.....................

    به قول حضرت سعدی..........


    هر آنکس که بر دزد رحمت کند چی ؟؟؟؟؟






    یه خاطره دیگه هم بگم از این که می گم این دسته دوستان حزب الهی عقلشون نمی رسه که این ها همش تظاهره..............


    یک یاز کاندیداتور های ریاست جمهوری یه سالی بود ................که مهر داغ می کرد می زاشت رو پیشونیش..............اون دوستامون می گفت به ما ..............که این خودش جانبازه و دیده.....و چشیده...........طعم نبودن دارو . تحرم بوده دارورو ............حرف نمی زنه.............واقعا عمل کرده.............

    گفتیم بهش بعله مرد عمله..................

    حالا کاری نداریم به این مملکت یا ممالک دیگه...............من خودم تا 7-8 ال پیش احمق بودم فکر می کردم سیایت مدارای مثلا کشورهای غربی خیلی خوب اند سیاست مدارای ما نطفه هاشون خراب و لقمه هاشون حرام است.......

    الان به این دیدگاه و بینش رسیدم که اصلا در هیچ کجای جهان و در هیچ زمانی از تاریخ..................اصلا ادم سالم نمی تونه و اصلا نمی زارند وارد سیاست بشه............

    اصلا کسی که لقمه حلال خورده باشه کسی که سر سفره بابا ننش بزرگ شده باشه.... نطفه ایی که باباش کاشته درست بوده باشه..................اصلا نه خودش می تونه و می خاد اصلا...........و نه اصلا می زارند.............که وارد سیاست بشه...............

    خلاصه فکرشو بکنید از این ملت گوه که گوه به قیافه زنده هاشون و گوه به قبر مرده هاشون بیاد ( * بلا نسبت عده کمی شون که انسان اند ) یه موتور می خایی بخری............باید استرس داشته باشی تو پاچت نکنن............

    بعد فکر کن با این ملت اشغالِ اشغال صفت حیوان بخایی خونه ایی زمینی چیزی معامله کنی............باید بری زن و بچه طرف رو از قبل بدزدی گروگان بگیری تا بعد از انجام معامله...........نگه داری تا معامله انجام شد بعد ولشون کنی ..............

    چون این ملت زبونی جز زبون روز نمی فهمند.....................این ملت حیوان تر از این حرف ها اند که زبان آدمی زاد بفهمند.....................

    می گی نه ......................ببین هر جایی دیدی به جای تابلو سرعت..................دست انداز گذاشته بودن یعنی اون ملت ملت زبون نفهمی اند و حتما باید زور بالا سرشون باشه..............



    یعنی تابلو بزاری بنویسی اقا مثلا سرعت 50 تا این نمی فهمه..................می خونه.................سواد داره................ولی شعور...........؟؟؟؟ نداره ...........گاویه در جسمُ الْبشر.............



    ما همیشه می گفتیم که هر کی جسمش جسم آدمه که ادم نیست که...............ممکنه میموینی باشه تکامل یافته... از حیوانیت شکلش فقط شده انسان..................

    اونی که از نسل حضرت آدم باشه یعنی انسان واقعی باشه..... روح خدایی توش باشه و دمیده شده باشه..............همه این ها که می بینید نیستند که..............خیلی ازاین ها همون میمون هایی اند که تکامل فقط پیدا کردن شکل ظاهرشون شکل آدمه........

    انسان مجازی می دونی یعنی چی ؟؟؟؟

    The Woman in Red رو تو ماتریکس دیده بودی ؟؟؟؟

    برا چی ساخته بودنش ؟؟؟ برا امتحان و تست ادم های واقعی..................



    انسان مجازی میدونی یعنی چی ؟؟؟؟؟

    نه همین لباس زیباست نشان ادمیت یعنی هر کی جسمش ادمه لزوما و حتما آدم نیست.............



    اگر آدمی به چشم است و دهان و بینی..............یعنی هر گوساله ایی که شبیه میمون های تکامل یافته است این حتما لزومی نداره ادم باشه.............



    و شیخ بهایی توضیح داده که ادم های واقعی باید با آدم های مجازی چی کار کنن.................کاری که من همیشه از بچگی می کردم........ و بابام همیشه می گفت چرا نمی ری با مردم بگردی و تو اجتماعی باشی روابط اجتماعی یاد بگیری........



    و من همیشه تو دلم می گفتم ولی الان دیگه به زبان می گم که من ریدم تو این اجتماع..................که من بخام روابط با این ها ملت اشغال رو یاد بگیرم................. این ها هیچی جز دروغ گویی و دو دره بازی و حروم خوری و کثافت کاری نه بلند اند نه از دستشون بر می اد .................. باز هم می گم بلا نسبت عده کمی که اینجوری نیستند................

    قدیما فحش می دادم به این ملت اشغال................یه عده شون بودن بهشون بر می خورد و اذیت می شدن فحش های مارو می خوندن...................یه عده هم بر عکس حال می کردن..............

    مثلا در مورد همین رانندگی زیاد فحش می دادم یه عده بودن حال می کردن و یه عده بودن بهشون بر می خورد...................

    و من فکر می کردم و حدث می زدم که اون هایی که بهشون بر می خوره همون هایی اند که مثل گاو رانندگی می کنند.........* گاو که رانندگی نمی کنه که .................ببخشید به گاو توهین شد باید بگم مثل حروم زاده ها رانندگی می کنن........... و من برخی مواقع از دیدن کشته شدن و لت و پار شدن این حروم زاده ها بی نهایت لذت می برم..............

    یه گروهی بودن و و متاسفانه هنوز هستند تو محل ماکارشون با موتورو ماشین همینه...............و یک بار هم یه بچه کوچیک روبا موتور زدن لت و پار کردن طوری که تو بچه فکر نکنم تا اخر عمرش بتونه درست دیگه راه بره..............به خاطر یه مشت آشغال..........

    همیشه فکر می کردم و رو می کردم به اوسا کریم می گفتم به این ها برا چی اجازه زندگی می دی ؟؟؟؟ بهش می گفتم من نمی دونم ها خودت می دونی ولی واقعا برام سواله.........اینها زنده بودنشون برا بقیه مایه غذابه.............

    که در یک شب جمعه که این ارازل که از از قضا و شاید هم از فضا از برو بچه های هیئتی هم هستند معلوم نیست شب جمعه چی مصرف کرده بودن..........رفته بودن با ماشین باباشون ویراژ دهی و کشته شدن یکیشون رو به چشم بالاخره دیدم................



    و بی نهایت خوشحال شدم از این که اون گوه دیگه در این جهان مزاحم ادمهای دیگه نیست...........

    باباش هم امده بود ماشینشو دیده وبد داشت می زد تو سرو صورت خودش................



    باباش هم یه لجنی هست بد تر از خود پسره................پسر کو ندارد نشان از پدر تو بیگانه خوانش نخوانش پسر.............!!!!

    کار ندرایم چی می گفتم می گفتم که شک داشتم و فکر می کردم که این های که از فحش های من به رانندگان همچون حیوان ناراحت می شن دقیقا خود همون هایی اند که اینجوری رانندگی می کنن..........

    و بعدا با دیدن کامنت های همون حروم زاده ها شک ام و فکرم بدل شد به یقین.............................



    و به دلیلش هم خیلی فکر کردم.........

    که چرا این ها وقتی فحش می شنوند بهشون بر می خوره به دلیلی نرسیدم.................جز این که حیوان ها وقتی خودشون رو تو آینه می بینند............فکر می کنند یه حیوان دیگه است و می ترسند...........و هار میشن...............



    وقتی فحششون می دیم............می بینند خودشونو ( رفتارشون رو ) تو آینه............و قاطی می کنند............
    و بر عکس اون هایکه از این مبحث بهشون آزارو اذیت رسیده و از رانندگی حروم زاده وار این ملت آشغال....................اذیت شدن کیف می کنند و حال می کنند...............از خوندن فحاشی ها به دلیل اون هم خیلی فکر کردیم.................

    به این بیت از خضرت سعدی رسیدیم.............. که............. که ترکیبش کردم با یکی از دیوار نگاره های حضرت Banksy



    در مورد این شعر + متن + دیوار نگاره هم می خواستم توضیحی بدم دیدم توضیح بدم.........................خرابش کردم...................نازلش کردم و نزول اش دادم............



    فارسیش می شه این .................



    چند تا از دیوار نگار های جهان هستند * دیوار نگار = گرافیتیست................. گرافیست نه ها.................گرافیتی + ایست............افتاد ؟؟؟؟

    چند تا از دیوارنگار های جهان هستند که از نظر من پیامبر اند..............نظر شما هم (( برا خودتون )) محترمه...........


    سه تا اند این دیوار نگار ها که ابیات حافظ و سعدی و مولوی و عطار و رو و ایات قران رو تو نگاره هاشون به تصویر کشیدن...........


    بدون این که بشناسند سعدی و حافظ کی بودن یا قران مثلا چی بوده...........................

    یکی از اون پیامبر ها که از راه دیوار نگاری ملت رو هدایت می کنند همون حضرت Banksy است و یکی دیگر از آن حضرات حضرت Sam3 و دیگر دیوار نگار که از نظر من پیامبر است حضرت Blu Blu که سلام و درود ما بر او باد در مورد اونها بعدا یه مطلب کامل می نبیسم.............

    مثلا این جا حضرت Blu Blu علیه ما السلام..................



    آیه 55 سوره طه این یارو مسلمونا رو به تصویر کشیده...........



    یا مثلا در این جا



    حضرت Sam3 علیه ما السلام بیت 5 از این شعر سعدی رو رو دیوار پیاده کرده...............



    و مخلص کلوم که در مورد این شعر حضرت سعدی یه مطلب کامل نوشتم که در پا ورقی همین نوشته قرار می دم هر کی دوست داشت بخونه.........

    کار نداریم در مورد گرافیتی کار ها یه مطلب کامل و وافی باید بنویسم..................چون یک بحثیه خودش عجیبو جالب...............


    خلاصه.....................این فحش ها که می دیم....................بر می خوره به همون هایکی که لایق اش اند........چون که می گن فحش رو بنداز زمین صاحابش می اد بر می داره................


    و در همین اثنا هم یکی ز برو بچه ها می گفت شما که تو کانالت ری اکشن لایک گذاشتی چرا ری اکشن دیس لایک نزاشتی........؟؟ بزار ببنیم چند چندی ؟؟

    خدمت اون دوست عزیز هم عرض بونماییم.....................بونمای م که گذاشتیم ری اکشن دیس لایک هم...............

    اینجاست............





    این که عمامه هندی گذاشته سرش اسمشون هست ( سیک ) اون یکی هم که بقلشه تیره................... از راست به چپ خونده می شه سیکتیر معنیش می شه هِرّیییی



    ///////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////

    پا ورقی


    لینک اون مطلبه در مورد اون شعره حضرت سعدی............ولی چون برخی نبشته ها بهتره از دست رس عموم به دور باشه............ بردم یه جا قایم کردم که بدون رمز تنونه کسی بخونه.........کسی خواست بگه رمز رو بهش بدم اولا...................دویوما که رمزشو هم یه کاری کردم هر چند وقت به بار عوض شه که باز هم کسی نتونه رمزشو بده و برسه به دست کسی که نباید...................

    ایلده وارطان اوغلو.....

    https://www.saber-mtb.com/forum/showthread.php?t=1853
    ویرایش توسط SABER_MTB : 29th December 2023 در ساعت

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. طبق قامه و موتور الکتریکی Shimano
    توسط SABER_MTB در انجمن مربوط به به سیستم دنده
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 21st May 2022,

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •