نکاتی در مورد پره بندی دوچرخه

[SABER_MTB]

پره بندي از اون کار هاييه که اعصاب مي خاد در حد تيم ملي.....جزو اون دسته کار هايه که من خودم هيچ وقت انجام نمي دم مگر اونکه چرخ خودم باشه يعني هيچ وقت مثل کار رو ترمز ها و دوشاخ ها ارتباط برقرار نکردم و کارش بهم نمي چسبه......اصولا قديمي تر ها و کورسي سوار ها بيشتر بهش علاقه دارند

چند وقت پيش توپي عقب يکي از چرخ هاي خودم رو مي خواستم عوض کنم....و يه مسائلي پيش اومد که باعث شد به فکر بيافتم حين کار عکس هم بگيرم که بعد ها يه مقاله هم بريم روش.....که الان اون (( بعد ها )) رسيد بالاخره.......

پره بنده به غير از اين که بايد بلد باشين دقيقا پره ها رو به چه نحو و با چه چينشي ببندين يه سري نکات ريز هم داره که والا من خودم کمتر ديدم تو ايران کسي اونها رو رعايت کنه حتي پره بند ها حرفه ايي.......

قبل از اينکه به ذکر اون نکات و باقي مسائل بپردازم مهمترين مطلب در پره بندي همونطور که اول نوشته گفتم اعصاب است.......

علل خصوص اگه بار اولتونه يا بار هاي اولتونه و تجربه کافي ندارين.. به نکات زير حتما توجه داشته باشين وگرنه آخر کار يه طوقه بيضي شده و لنگ که نصف پره هاش شله نصف ديگه تا آخر سفت و سر پره ها هم يکي در ميون هرز شده خواهيد داشت



- زماني که براي کار انتخاب مي کنيد روي کار متمرکز باشين اينکه بخايين وسط پره بندي به کار هاي ديگه هم رسيدگي کنين يا با گوشي صحبت کنيد و وسط کار زياد وقفه ايجاد کنيد کيفيت کار رو عجيب کاهش مي ده

- يه زماني که از نظر جسمي و ذهني سر حاليد رو براي کار انتخاب کنيد اگه موقع خستگي شروع به کار کنيد قطعا وسط هاي کار تنظيمات و چينش پره ها رو يه جاي کار اشتباه ميرين و کافيه يه پره رو جا به جا ببنيد باقي پره هاي بعدي هم به همين منوال ........تا ثريا ميرود طوقه شما لنگ.......

- اگر کل کار به درازا انجاميد اصلا مُصِر نباشيد که کل کار رو يه جا تموم کنيد مخصوصا بعد از چينش پره ها و تو مرحله سفت کردن. اگه خستگي بر شما مستولي شد حتما در انتهاي يکي از مراحل و نه وسط يکي از مراحل ( يعني مرحله اي از چينش پره ها که در حال انجامش هستين رو تموم کنيد حتما و يه مرحله رو نيمه کاره رها نکنيد ) در انتهاي يکي از مراحل کار رو کنار بزاريد و بقيه کار رو به زمان ديگري موکول کنيد .زمان ديگري هم که مي گم منظورم اين نيست که يه استراحت کوتاه کنيد و بعد بريد دوباره سر باقي کار ( مگر اينکه پره بندي رو بخايين برا کسي انجام بدين و با کمبود زمان مواجه باشين که ما پيش فرضمون تو اين مقاله اين هست که مي خواهيم فقط براي خودتون يه آموزشي داده باشيم که براي خودتون با داشتن زمان و حوصله کافي اين کاررو انجام بدين ) منظور اين نيست که بعد از يه استراحت کوتاه باقي کار رو از سر بگيرين. تو کار پره بندي وقتي مخ خسته ميشه و کم مياره لازم است که کلا از فکرش بياين بيرون و باقي کار رو يه زمان ديگه يه ذهن امادگي داشته باشه انجام بدين.

نکاتي که در آخر کار بايد رو سيستم پره بندي شما رعايت شده باشه سه نکته هست که حين مراحل آموزشم مي گم چطور بايد عمل کنيد تا اخر کار همهشون درست از آب در آد.......

همينجا اين رو هم اضافه کنم که شايد برخي ها از اين که اين مقاله نوشته بشه زياد خوششون نياد به دلايل معلوم......ولي بگم که من تا حال خيلي به ندرت ديدم حتي پره بند هاي حرفه ايي که ما شا الله ادعاشون ما رو چيز کرده هم نکات اول و دوم رو رعايت بکنند علل خصوص نکته اول که راستيشت تا حالا نديدم کسي تو ايران رعايت بکنه اگر هم رعايت کردن برخي مواردي که من ديدم شانسي بوده چون تو کار هاي بعدي که از همون شخص ديدم نکته اول رعايت نشده يعني اگر شانسي نبوده باشه و طرف نکته رو مي دونسته نمي شه يه بار رعايت کنه و يه بار ديگه نکنه که.....
چون تو اين امر هم مثل باقي امور / تجربي/ همين جوري / الهي به اميد تو / حالا بريم ببينيم چي ميشه / عمل مي کنند و وقتي هم سوال ميشه که چرا اين جوري عمل مي کنيد تو فلان قسمت کار هميشه جواب اين است که : فلاني اين جوري مي بنده يا فلاني گفته....کارهاي تقليدي هم هميشه هيچ استدلالي پشتشون نيست البته بستگي داره هر کسي براي پره بندي به چه مرجعي اقتدا کنه...... پس براي برخي دوستان عزيز هم که شايد از نوشته شدن اين مقاله و امثالش زياد خوششون نياد و پيش خودشون بگن برا چي اين رو نوشتي عرض مي کنم که : نوشتيم حد اقل شما هم بخونيد بد نيست که اين نکات رو در آينده رعايت کنيد....

نکته اول
که اهميتش هم کم نيست و من نديدم تو ايران رعايت کنند اينه که والف شما بايد اخر کار جايي باشه که دو تا پره مجاورش موازي هم در اومده باشند و والف فضاي کافي بين اون دو تا داشته باشه
يک دليلش سهولت باد زدن و اتصال سر تلنبه است



و دليل فني تر آنکه دقيقا 180 درجه مقابل والف يعني دقيقا مقابل والف جاي هست که پروفيل طوقه به هم رسيده.
حين توليد طوقه يک ميله دراز و صاف که شکل مقطع طوقه است رو در اندازه مناسب قطع مي کنند بعد با خمش به شکل دايره در مي آورند و دو سر ابتدا و انتهاش رو به هم مي رسونند. اين نقطه که نقطه اتصال طوقه است بيشترين فشار رو تحمل مي کنه چون با پين يا در برخي طوقه ها با جوش به هم متصل شده.



اگر چينش پره ها رو به نحوي برين که موقعيت والف بين دو پره موازي در نياد طبيعتا مقابل والف يعني محل اتصال طوقه هم بين پره ها به نحوي قرار مي گيره که خوب نمي تونند محل اتصال طوقه رو محکم نگه دارند و به مرور زمان اين ناحيه که تحت فشاره لق مي کنه و در آينده طوقه راحت تر لنگي و کله مي افته.

نکته دوم
اين است که روي طوقه هر سوراخ پره به يک جهت متمايل است سوراخ هاي يکي در ميان به سمت چپ و راست متمايل اند


* تو عکس بالا مقطع طوقه خودش هم به يک سمت متمايل است که ما کاري به اون نداريم چون برخي طوقه ها ديوارههاش خودشون هم به سمتي متمايل است

نکته اينجاست که پره هايي که به هر سمت توپي متصل اند بايد از سوراخي بيرون بيايند که به همون سمت متمايل است.
اگر اين نکته رعايت نشود يعني فرض پره ايي که به سمت راست توپي رفته از سوراخي که به سمت چپ متمايل است کشيده شود نتيجه اين است که خود سر پره به سمت چپ زاويه پيدا مي کند ولي پره مجبور است به سمت راست برود که باعث خم شدن پره در ابتداي خروج از سر پره مي شود و فشار زيادي به همون نقطه وارد ميشه و بعدها اگر يک کم فشار زيادي به طوقه بياد ممکنه پره از همون سر سرپره بشکنه که کم ديده نشده و دليلش هم همين نکته است.
ولي مطلبي که هست اين است که روي اکثر طوقه هاي دو جداره امروزي تشخيص جهت تمايل سوراخ به خاطر نازک بودن عرض داخلي طوقه که سوراخ ها از روش در ميان به اين راحتي نيست و باز هم خيلي من ديدم که پره بند هاي حرفه ايي هم اين داستان رو اشتباه رفتن

نکته آخر هم بافت پره هاست در ادامه خواهم گفت که دو دسته کلي پره داريم يک دسته که از بيرون توپي مي ايند و ديگري که از داخل نکته اينجست که اين دو دسته پره در يک جا همديگر رو قطع مي کنند و تو اين نقطه بايد به هم بافته بشن.......يعني مثل تار و پود از زير وروي هم رد بشن.....
اونهايي که از بيرون توپي آمدن تو نقطه طلاقي بايد از داخل رد شن و برعکس اونهايي که از داخل توپي اومدن بايد از بيرون نقطه طلاقي رد شن.



راه درست کردن هر سه اين موارد رو حين مراحل توضيح مي دم.

ابتداي کار بايد يک پيش فرض رو بدانيد اون هم آنکه تو مقاله من فرض گرفتم که سايز پره ها دقيقا مناسب انتخاب شده. ولي براي هر توپي و طوقه ايي با توجه به ارتفاع فاق طوقه و ارتفاع ديواره هاي توپي که بهش مي گن فلنج هاي توپي سايز پره مورد نياز هم متغييره که خودش محاسباتي داره تو اين مقاله ما کاري به اون محاسبات نداريم و فرض مي گيريم سايز درست و دقيق است



در کل ما با دو گروه اصلي پره ها سر و کار داريم.....
- پره ها يي که از داخل توپي مي آيند يعني ته پخ پره بيرون ديواره توپي مي ماند
- پره هايي که از بيرون توپي مي آيند و ته پخ پره داخل ديواره توپي مي ماند

هر کدوم از اين دسته ها هم باز خودشون دو دسته اند نصف سمت چپ توپي و نصف سمت راست.



اول از همه يکي از همون نکاتي بهش اشاره کردم....
متمايل بودن سوراخ پره ها روي طوقه. اولين پره ايي که کار رو بايد با اون شروع کنيد يکي از پره هاي مجاور سوراخ والف است پس بايد ببينيد هر کدوم از سورخ هاي طرفين والف به کدوم سمت متمايل اند. از داخل طوقه که نگاه کنيد تشخيص اينکه هر سوراخ به کدوم سمت متمايله يه نمور سخته چون از داخل عرض مقطع داخلي طوقه خيلي کمه و خوب نمي شه تمايل سوراخ به يک طرف رو تشخيص داد .......و حتي بخاطر جا به جايي و تلورانس پولک ها ( حلقه هاي استيلي که دور سوراخ مي زنند ) ممکنه اصلا آدم اشتباه متوجه بشه اين خروج از مرگز سوراخ رو



پس بهترين کاري که من خودم پيشنهاد مي دم نگاه از بيرون طوقه است....
تو مقطع بيروني طوقه هم عرض مقطع زياده و هم اينکه چون مته ايي که سوراخ رو تو طوقه ايجاد مي کنه تا برسه به ديواره خارجي طوقه بيشتر از مرکز فاصله گرفته و سوراخي که تو ديواره بيروني ايجاد مي کنه بيشتر از سوراخ ديواره داخلي به يک سمت تمايل داره.....



اما نگاه کردن از ديواره بيروني نکته داره........نکتش هم اينه که خروج از مرکزش بر عکسه ...يعني سوراخي که تو ديواره داخلي به چپ متمايله تو ديواره خارجي به راست متمايله....و بر عکس ...



پس يادتون باشه از ديواره بيروني که نگاه کردين سوراخ به هر سمتي که تمايل داشت روي ديواره داخلي که ما باهاش کار داريم سوراخ به سمت مقابل متمايل است....يعني تمايل سوراخ روي ديوار داخلي براي ما تعيين کنندست و فقط براي راحت تر تشخيص دادن اين خروج از مرکز روي ديواره بيروني رو نگاه مي کنيم.