صحرای Utah مثل هر سال امسال هم اماده پزیرایی از برگزرا کنندگان مراسم ردبولیزم بود و همچونان همان سالی که جوانان غیور دانهیلیزم در ان با نیروهای اهریمنی به نبرد پرداختند ............داغ و سوزان زیر تیغ افتاب......................




شیردلان و جوانان انقلابی دانهیلیزمی امسال هم همچون سال های گذشته اماده برگزاری مراسم می شدند و با پوشیدن پوتین و.................



بر تن کردن لباس رزم اماهد می شدند تا یاد و خاطره شهدای راه دانهیلیزم رو زنده کنند و پای در راه آنان نهند......................



و از ان سو هم لشکریان شمری و یزیدی و هم با لباس ها و چشم های قرمز و خون آلود آمده بودن تا این عزیران رو به خاک و خون بکشند.................

و لباس هایی بر تن داشتند که پرچم شیطان بزرگ بر ان نقش بسته بود......................



مردان راه خدا مرکب های خویش را شب قبل از واقعه آمده و تیمار می کرند..........................




آنان پاکانی هستند که هوز به اصول دانهیلیزم ناب 26 یی پایبند اند.......................




جوانان شجاع و دلیر گرد هم می امدند تا اماده پیکار گردند............................





و خیمه های دانهیل علیه باطل بر پا شد .............................



مداحین و ذاکرین اهل دانهیل هم در مدح و ثنای این شیرمردان و مرکب های 26 ششان مدیحه های سراییدند..................



و همه سربازاان گمنام دانهیل با اهنگ وی شور دانهیلی گرفتند.........................



ساعاتی قبل از شروع نبرد با عزیران خود وداع کرده........................



و به میان خیل عظیمی که برای پشتیبانی و عرض ارادت به ایشان در صحرای Utah گرد آمده وبدند پیوستند...............................



و بانگ اغاز نبرد بر اورده شد و اولین مردان راه دانهیل قدم در راه پر مخاطره خویش بگذاشتند....................



برخی هم در راه ایمان از دیگران گوه سبقت را می ربوندند....................




و عده ایی هم به هیچ قیمتی و به هیچ وجه من الوجود سنگر ها را خالی نمی کردند ولو نیرو های جاذبه انان را به زیر می کشید..................



برخی هم از سوی دشمن مورد اصابت قرار می گرفتند و ترمز های چپشان می ترکید...............ولی اشوان از راه حق کناره گیری نمی کرند و با همون یه ترمز راست به راه خویش ادامه می دادند.............................



علم دارانی که نور از کله شان می بارید هم پرچم های دانهیل را بر افراشده داشته بودن...............................



برخی در تنگناهای و بحبوحه هایی نبرد گرفتار می شدند..........................



و بر خی هم چونان در گیر پیکار می شدند که گرت و خاک وی به عرش می رسید........................



عده ایی در این میان بودندی که سینه سیاهی ها و ظلمت را می شکافتند و در باریکه های نور الهی پیش می رفتند..........................



امت همیشه در صحنه Utah هم هماره صحنه را خالی نکرده و یارو یاور و پشتیبان دلیر مردان و رزمندگان دانهیل بودند.......................



برخی از مردان خدا چونان بر لشکریان کفر می تاختند که رعب و وحش در دلهایشان رخنه می کرد.................................



و این خاک مقدس Utah بود که نظاره گر این واقعه بود که تا ابد این خاک پاک گواه رشادت های این دلیر مردان در راه دانهیل خواهد بود....................



سنگر های لشکریان دشمن پر بود از مهمات و پشته هایی که تمام امت کفر برای انان مهخیا و اماده کرده وبدن ولی غیورمردان دانهیل چونان خویش را بر سنگر های دشمن می کوبیدند که لرزه بر اندام وی می افتاد...........................



برخی از دشمنان هم که در میان خس و خاشاک گرفتار شده بودن نادم و پشیمان از کره خویش و راهی که انتخاب کرده وبدند دیگر توان مقابله با مردان خدا رو نداشتند..........................



برخی از دشمنان هم در میانه راه صحنه را خالی کرده و از مرکب خویش به زیر می افتادند........................



و قوت قلب لشکران مخلص خدا لحظه به لحظه بیشتر می شد...................و از راه هایی بس دشخوارو تنگ که دشمنان فکر ان را هم به سرشان راه نمی ادادند بر سنگر های دشمن حمله ور می شندند...................




و چوان عجل معلق و عقابانی تیز پرواز به بالای سر دشمنان می رسیدند.........................



دشمنان که اینک از بیم جان سنگر ها را خالی کرده بودند و دلیرمردان ما با شدت و هدت هر چه بیشتر سنگر های انان را به تصرف خود در می اوردند...................




بله..............این دشمنان دانهیل بوند که با عیاشی و خوردن اَشربه و اَکّله غیر مجاز و هوس رانی قالب تهی کرده وبدند و فقط اثار ایشان بر جای مانده بود.........................



و اینجا بود که لشکریان مخلص دانهیل پرچم خود را بر سرمزین های کفر بر افراشتند...................



و این شمریان و یزیدیان وبدند که مرکب هایشان را بر کول نهادندلی و عقب عقبی پا به فرارا گزاردند..................



و نهایتا امت خداجون دانهیل موفق به فتح خیمه و قلمه اوشان شدند و بر تخت های وی تکیه بر زدندی.................



سران لشکر حق نیز با لبانی خندان خرسند از پیروزی که خدا به اوشان نسیب کرده بود.............روان بودند......................



و امت و ملت دانهیلیزم گرد هم امده و هلهله شادی سر دادند..................



و نام این لشکریان مخلص خدا بود که برای همیشه در تاریخ ماندگار گشت...............................



ایشان نیز از زین چرخ ها پشته ایی بنا نهاده و بر روی ان به دیدار با ملت دانهیل رفتندی................................



سران لشگر هم با نوشیدن شربت های نذری...............خستگی نبرد را از تن برهاندند........................



و با پاشیدن کلاب ناب بر روی هم غسل شهادت کردندی..........................



باشد تا تصویر رشادت این دلیر مردان برای همیشه در تاریخ ماندگار گردد.........................