چند وقت پيش با يک پروژه سنگين هيدروليکي دست و پنجه نرم مي کردم.......که معضل اصليش وجود يک والف مخصوص براي باد کردن سيستم بود



و چون مي خواستيم از تحريم ها فرصت بسازيم رفتيم سراغ توليد.......ولي مسعله اينجا بود که هيچ نمونه ايي نداشتيم از روش مهندسي معکوس کنيم......!!! پس مي بايست خودمون طرح رو طراحي مي کرديم.....

رفتيم نشستيم پشت فرمون Solid Works.. و يه طرح داديم به تراشکارمون......

مشکل اصلاي طرح هم وجود يه سوراخ با قطر کمتر از يک ميليمتر ته قطعه بود که اون هم مي بايست طوري زده مي شد که وسط نباشه....يه سوراخ خارج از مرکز سوزني.......

بار اول قطعه زير دستگاه تراش شکست........

بار دوم اورديمش تست عملي بگيريم زير عمل رفت.....



اين بار مشکل اين بود که قسمت رزوه دار رو طويل تر از اوني که مي بايد در نظر گرفته بوديم....و باد از پشت قطعه آببندي کننده در مي رفت......و ما اومديم کمي ازش اره کنيم....که منجر شد برسيم به قسمتي از عمص کار که اون سوراخ کوچيک تو مرکز بود که باز کار ما رو راه نمي انداخت ( لازم بود سوراخ از وسط کار بياد ولي در انتها مايل باشه و به يک سمت خارج از مرکز بره )

خلاسه در سعي سوم به موفقيت نسبي رسيديم.....



ولي اون هم آخر کار دو بار بشتر کار نکرد و موقع باد کردن کمک قطعه سر زا رفت....!!!! جنس قطعه بيش از حد نرم بود و رزوه ها قدرت نگهداري فشار رو نداشت......

خلاصه در عمل ديديم کار هر کس نيست خرمن کوفتن........علم و دانش مي خواهد و تجربه کهن.......
اين که يه قطعه استاتيکي ساده پيزوري بود....چهار بار مجبور شديم بتراشيم و کلي هزينه کنيم ......شما فکرشو بکن دستگاه هاي پيچيده صنعني که تو کار توليد دخيل هستند رو....فکرش هم بکنيد اونهاي نباشه توليد خوابيده.......( نه که الان نخوابيده !! )

بچه هاي ما هنوز تو توهم اين هستند که با چشم دو قلو مي شه 300 Psi فشار رو نگه داشت......



خلاصه کمک رو که کار احياش رو تموم کرديمبه صاحابش کفتي مبيا اين رو فقط ا جلو چشاي ما بر دار ببر.........که پير ما در اومدم با اين سيستم توليد قطعه...

و چند روز بعد يه بندا خداي ديگه اومد با يه دوشاخ عجيب الخلقه......!!! اصن يه وضعي......فکر کنم دوشاخه محصول ازدواج فاميلي دو تا دوشاخ ديگه بوده که اين جوري مونگل در اومده....!!!

آقا چشتون روز بد نبينه.......در پوش باد رو باز کرديم ديديم يا امام خودت به فريادم برس......از همون والف هاي معکوس نه يکي نه دو تا ( تو هکس دو تاش مشخصه يکي ش ه مسمت ديگه دوشاخ بود ) سه تا.....
به اون آقا گفتم اقا لطفا بلند شيد.



- برا چي ؟
- بلد شيد خواهش مي کنم .
- خب بيا بلند شدم.
-دوشاختون رو مرحمت کنيد بر داريد
-بيا اين هم دوشاخ
-لطف کنيد هر چه سريع تر محل رو ترک کرده و ديگه هم اينورا پيداتون نشه.......!!

بعد که براش توضيح دادم جريان رو گفت ااا شما گير قطعه تبديل باد زدنش هستين ؟ تبديلش خونه هست براتون ميارم.....!!! منو مي گي ....يعني مي خواستم با همون دوشاخ بزنم........

گفتم مرد حسابي يه ماه پيش مي مردي دوشاختو برداري بياري ؟ که با بدونيم اين رابط هست و پيرمون در نياد.......


البته خود دوشاخ هم سفارشي بود يعني سفارشي واقعي ها.....پوسته منيزيم ريخته گري



تنه اش هم سفارشي به معناي واقعي بود که قرار شد بياره عکس هاش رو بزاريم ....Canondale SX که شرکت کنوندال فقط به سفارش فرد توليد مي مرد اون سال ( 2009 ) يه اقيي رو داشتيم اون موقع که صاحب اول اين تنه و دوشاخ بودند از اون عشق چرخ هايي که هر چيزي تو دنيا بود اوليش رو مياورد تو ايران.......و هزينه مي کرد.....

اون موقع يادم هست طبق قامه گر بکسي Truvativ hammer Shmit رو گرفته بود 700 تومن دهن ما وا مونده بود اااااااا 700 هزار پول طبق قامه !!!! الان بايد 100 بزارين روش يه طبق XT بهتون بدن......( اگر بدن تازه ) البته اون موقعي که ايشون اون رو 700 گرفتن XT رو ما مي گرفتيم 240 تومن.......دوران خوبي بود ها نه !!! يادش بخير.....

البته اين هفته يه حرکت جالب ناک ديگه هم اختراع کرديم اون هم جا ديسک براي يه چرخي بود که عقبش جاي ديسک نداشت....



ولي اين رو چون قبلا کار هاي طراحيش رو کرده بوديم يه قالب آماده براش داشتيم.....



خلاصه ما هنوز منتظريم تبيدل باد اون دوشاخ ملعون برسه.......