نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: ارّه

  1. #1
    صاحب سایت
    تاریخ عضویت
    2011-5-05
    نوشته ها
    2,573

    ارّه

    یه رفیقی داشتیم این خونشون نزدیک ما بود قدیم شب ها می گفت پاشو بیا خونمون فیلم ببنیم می رفتیم خلاصه باهاش فیلم می دیدم

    می رفتیم این خونشون تا پاسی از نیمه شب فیلم می دیدیم یه صحنهایی تو یکی از فیلم ها بود خیلی جالب بود...................فیلم ( ارّه ) بود.........

    یه جاییش بود دو نفرو گردن هاشون رو با زنجیر بسته بود به یه وینچ..............وینچ هم می کشید............گردن های این ها رو......و اگر اونقدری می کشید که رنجیر می رسید به دهنه وینچ ..............گردن های اینها می شکست و کشته می شدن.....



    ولی این زنجیری که بسته بودن به گردن اینها............روبا یه قفل قفل کرده بودن که کلید داشت............و کلیدشو گذاشته بودن روی میز که می شد دید کلید رو............و اگر کلیدش رو می تونستن برسونه به قفل .............و قفل رو باز کنن آزاد می شدن................

    و................این دو نفر رو یکیشون رو چشم هاشو دوخته بودن که نتونه ببینه................



    یکی رو هم دهنشو دوخته بودن که نتونه حرف بزنه.................



    قفل کجا بود...................؟؟؟؟

    آویزون کرده بودن از گردن اونی که چشم هاش بسته بود و نمی تونست ببینه....................



    اونی هم که چشم هاش باز بود.............و می دید که قفل گردن اونه دهنش خب بسته بود و نمی تونست حرف بزنه بگه که بابام جان قفل گردنته...............بزا من بازش کنم .........باز کنم این زنجیر ها رو جفتمون نجات پیدا کنیم...................

    و می خواست چند بار بره نزدیک اونی که چشم هاشو دوخته بودن که قفل رو باز کنه ...................
    ولی اون که نمی دید فکر می کرد یکی می خاد بیاد بکشتش و نمی زاشت........................




    و خلاصه در گیر بودن با هم............مدتی............



    تا این که اونی که چشماش باز بود دید زنجیر ها داره به انتها میرسه و وقتی باقی نمونده دیگه..............................

    و دید چاره ایی نداره جز این که اونی که چشماش بسته رو................بُکُشه.................



    یعنی دید نمی تونه دستشو برسونه به اون قفلی که گردن اون یارو هه است و جفتشون نجات پیدا کنن..............................و دید اگر اونو نکشه خودش هم نجات پیدا ؟؟؟ نمی کنه...........گفت حد اقل یک نفر زنده بمونه بهتر از اینه که جفتشون کشته بشن...............

    حالا هم با به این ( امت ) می گیم حالا اعتقادات مذهبی و عرفانیتون به خودتون مربوطه و در اخرت سرنوشتمون به هم گره نخورده ........... دوست دارید تو صف مشرکان و بت پرستان باشید به ما ربطی نداره...................برید هر غلطی که می خایین بکنید...........................

    خدا رو شاکریم که توفیق ( موحد ) بودن رو به ما داده..................اوسا کریم ...........و مُبری اییم از این قومٌ المشرکین....................

    ولی در این جهان مادی فعلی......................سرنوشت مادی مون و دنیویمون متاسفانه گره خورده به اعتقادات سیاسی این ها......................

    و تا بگی اقا دست از این اعتقادات سیاسیتون بر دارین تا هم خودتون هم ما بتونیم یه نفسی بکشیم....................

    عرعرشون مره هوا که............

    نه..........شما می خایین لخت شین......................نه...........شما می خایین با قوانین خدا مقابله کنید.........................

    من از بچگی تو دور و اطراف خودم این ها رو که می دیدیم خوبِ خوب متوجه بودم که این ها....................هرگز................. تبدیل به بشر..................نخواهند شد....................هرگز..........تحت هیچ شرایطی..............اصلا آفریده نشدن که بشر شن...............

    و سدی اند در مقابل تعالی و توسعه هم مادی و هم معنوی انسان های واقعی................................... بحث و بررسی و صحبت با این ها بی فایده است..................

    یا باید از بین این ها رفت........................یا اگر هم مجبویم بمونیم لای این ها باید جزیره ایی از انزوا دور و اطرافمون ایجاد کنیم که از شر این ها ایمن باشیم..................

    این قوم المشرکین اکثرشون................آدم های سالم و پاکی نیستند اندکیشون هم که هستند خب می دونی ................اوسا کریم که شوخی نداره با دشمناش و کسایی که قبولش ندراند که................ما هم اگر با اینیها زیادی رفاقت و نزدیک کنیم..........................پس فردا باید جواب بدیم روز محشر به اوسا که ...............

    با دشمنای من برا چی دوستی کردی ؟؟؟؟



    * جو ای

    ** می دان
    ویرایش توسط SABER_MTB : 30th January 2024 در ساعت

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •