خدا رو شصت و نود و بیست مرتبه شکر ما مراحل بیرون کشیدگی از فدراسیون و مسابقات و این ها رو .......................به مرحله به اجرا در اوردیم..................
البته زمان ما زمان اقا عصفوری بود که قبلا زیاد در موردش صحبتیدیم..............
یک هفته قبل از مسابقه خواب گاه مفتی......................
صبحونه
نهار شام به خرج تیم.....................
رفت وآمد به خرج تیم...................
روزی دو بار هزینه وانت نیسان تا مسیر برا تمرین به خرج تیم..................
تازه روز مسابقه دیگه سنگ توم می زاشتن با شرکت واحد هماهنگ می کردن...............
تازه چی...........تو خوابگاه هر غلطی تو خونه خودمون نکرده بودیم و هر عقده ایی که داشتیم خالی می کردیم ...............................
مایع تیوبلس ...........استعمال می نومودیم......................
خشتک می دریدیم...............
وسط اتاق تعمیر گاه وا می کردیم....................
با نردبوم تخت دو طبقه افراد رو در بند می نومدیم و با اسپری اوشان را تهدید می نومودیم..............
از دیوار راست بالا می رفتیم....................
خشتک مردم رو می کشیدیم سرشون.................
** اون بنده خدایی هم که تو عکس ذیل اون بالا خوابه کلا ما دعوا می کردیم همدیگرو پاره می کردیم خواب گاه رو منفجر می کردیم پتو ها رو آتیش می زدیم.................
این بنده خدا خواب بود...................
ای کاش یه ذره از آرامش و سِگانَت خواب اوشان رو ما داشتیم.................
فقط به عنوان انتقادات و پینهادات باید بگیم که اون زمان قاشق هاشون شبیه آچار گیو بود...........................
** البته کرم ها و آتش هایی که در خواب گاه ها می سوزانیدیم همه و همه از شخصی به نام / حضرت گایمَن / ....................بلند می شد........................
که کلا وظیفه ذاتی و هدف اصلیشون از وجود همونه رو رو لقبشون هست.....................
//////////////////////////////////////////////////////////////
ولی دیگه گذشت اون زمون.............................
الان تقریبا می تونیم بگیم.........................مسابقات و بحث چرخ سورای حرفه ایی.........................در تمام جوانبش از مدیریت و مسائل اداری فدراسیون گرفته.....................تا خود بحث بر گزاری و مسابقه کلا = حاشیه..........................